نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 101
1- 5. در انجيل يوحنا از يحيى عليه السلام
پرسيده مىشود: آيا تو همان ايلياى نبى الياس هستى كه قبل از فرارسيدن روز موعود
(ظهور مسيح) بايد بيايد؟ يحيى تأكيد مىكند: من چنين شخصى نيستم[1]؛
بنابراين روز موعود هنوز فرانرسيده است. اما در انجيل متى به عيسى عليه السلام
نسبت دادهاند كه گفت: «اگر بخواهيد قبول كنيد كه يحيى همان الياس است كه بايد
بيايد»[2].
دو. آموزههاى خردستيز
2- 1. آموزه تثليث؛ توجيه اعتقاد به خداى سه
گانه (خداى پدر، خداى پسر، خداى حيات يا روحالقدس) در عين شعار توحيد[3] و يكتاپرستى يكى از بزرگترين
مشكلات در الهيات مسيحى است. وجود چنين آموزه تناقضآميزى در بنيادىترين اعتقاد
دينى، متفكران مسيحى را به تكاپوى دشوارى واداشته و توجيهات فراوانى براى آن دسته
و پا كردهاند، ليكن هيچ يك از اين تلاشها تاكنون كامياب نبوده است،[4] لاجرم الهيون مسيحى را بر آن داشته
كه عقل را از ورود در اين گونه مسائل پرهيز دهند و به تفكيك بين قلمرو عقل و ايمان
فتوا داده و ايمان را در برابر معرفت قرار دهند.[5] 2- 2. خداانگارى مسيح؛ در نگرش مسيحى حضرت
عيسى عليه السلام نه پيامبر،