responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 63

ولست أدرى على أىّ لسان و لغة قدّروها؟ فِان الألسن تختلف باختلاف الأمصار والمدن، أوعلى أىّ وجه من التركيب؟ فِان التركيبات أيضا مختلفة، فالبسائط من الحروف مختلف فيها و المركبات كذلك.

شهرستانى مى‌گويد: نفهميدم منظور از اينكه (حروف مبادى است) يعنى چه؟ عدد واقعيتى است كه اعتبارى و قراردادى نيست. ولى حروف امورى قراردادى هستند. هر زبانى يك نوع حروف خاصى دارد. كدام حروف مقصود اينها بوده است؟ در بعضى جاهاى ديگر ديده‌ايم كه در احوال فيثاغورس و اتباع او مى‌نويسند كه مقصود اينها از حروف همان اعداد بوده است. مى‌گويند: يونانيها اعداد را به اين شكل كه ما الان داريم، يعنى شكل 1 تا شكل 9 و شكل صفر، و همه اعداد ديگر را با همين تعداد اشكال درست مى‌كنيم، آنها چنين اشكالى نداشتند. آنها با بيست و هفت حرف مى‌نوشتند. براى 1 تا 9، يعنى نه عدد اول، نه شكل و براى 11 تا 19 نيز نه شكل و براى 21 تا 29 نيز نه شكل ديگر داشتند، و عدد 10 و عدد 20 از عدد 1 گرفته مى‌شد با يك اختلافى كه ايجاد مى‌كردند، و اين عددهايشان همان حروفى بوده كه با آن مى‌نوشتند، چيزى شبيه به حروف ابجد ما. اين عدد هندى كه الان در دست ما هست هر عدد شكل خاصى دارد كه با شكل حروف متفاوت است، ولى آنها چيزى مثل حروف ابجد داشتند. در حروف ابجد (الف) را 1 قرار مى‌دهيم و (ب) را 2 و (ج) را 3 و (دال) را 4.

حروف يونانى نيز همين جور بوده كه رقم را هم وقتى مى‌خواستند بنويسند همان حروف را مى‌نوشتند، و خيال مى‌كنم كه در اين نقل شهرستانى كه مى‌گويد (گروهى از آنها حروف مجرد از ماده را مبادى مى‌دانستند) اشتباهى هست، كه اشتباه يا از خود شهرستانى است يا از منابعى كه اوازآنها گرفته است. آنها واقعا براى حروف از آن جهت كه حروفند مبدئيت قائل نبودند، آن حروف از آن جهت كه نماينده عدد بودند مبادى واقع مى‌شدند. بر همين اساس، تركيب اينها نيز مختلف مى‌شود. تركيب اعداد، طبيعى است، 2 و 3 كه با هم جمع شوند به طور طبيعى 5 مى‌گردد، اما مثلا دال و جيم اگر تركيب شوند چند مى‌شود؟ اين بستگى به قرار داد دارد.

وصارت جماعة منهم الى أن مبدأ الجسم هوالأبعاد الثلاثة، والجسم مركب عنها و أوقعوا النقطة فى مقابلة الاثنين، و السطح فى مقابلة الثلاثة، والجسم فى مقابله‌الأربعة، و راعوا هذه المقابلات فى تراكيب الاجسام و تضاعيف الأعداد.

اينكه بگوييم جسم مركب از ابعاد ثلاثه است، غير از اين است كه بگوييم قابل ابعداد ثلاثه‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 63
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست