نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 393
تا ممكناست بايد غريزه را آزاد گذاشت تا
ناكامى و عوارض ناشى از آن پيش نيايد.
پاسخ اين ايراد اين است كه درست است كه ناكامى، بالخصوص ناكامى جنسى،
عوارض وخيم و ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودى كه مورد نياز طبيعت
است غلط است، ولى برداشتن قيود اجتماعى مشكل را حل نمىكند بلكه بر آن مىافزايد.
در مورد غريزه جنسى و برخى غرائز ديگر، برداشتن قيود، عشق به مفهوم
واقعى را مىميراند ولى طبيعت را هرزه و بى بند و بار مىكند. در اين مورد هر چه
عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مىيابد.
بدين نكته بايد توجه كرد كه آزادى در مسائل جنسى سبب شعله ور شدن
شهوات به صورت حرص و آز مىگردد، از نوع حرص و آزهايى كه در صاحبان حرمسراهاى رومى
و ايرانى و عرب سراغ داريم. ولى ممنوعيت و حريم، نيروى عشق و تغزل و تخيل را به
صورت يك احساس عالى و رقيق و لطيف و انسانى تحريك مىكند و رشد مىدهد و تنها در
اين هنگام است كه مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفهها مىگردد.
ميان آنچه عشق ناميده مىشود و به قول ابن سينا (عشق عفيف)، آنچه به
صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در مىآيد، با اينكه هر دو روحى و پايان ناپذير
است- تفاوت بسيار است. عشق، عميق و متمركز كننده نيروها و يگانه پرست است و اما
هوس، سطحى و پخش كننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است.
حاجتهاىطبيعى بر دو قسم است: يك نوع حاجتهاىمحدود و سطحى است، مثل
خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجتها همين كه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانى
مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مىرود و حتى ممكن است به تنفر و انزجار مبدل
گردد. ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و دريا صفت و هيجانپذير است مانند
پولپرستى و جاهطلبى.
غريزه جنسى داراى دو جنبه است. از نظر حرارت جسمى از نوع اول است ولى
از نظر تمايل روحى دو جنس به يكديگر چنين نيست. براى روشن شدن، مقايسهاى بهعمل
مىآوريم:
هر جامعهاى از لحاظ خوراك يك مقدار معين تقاضا دارد. يعنى اگر كشورى
مثلا بيست ميليون جمعيت داشته باشد مصرف خوراكى آنها معين است كه كمتر از آن نبايد
باشد و زيادتر هم اگر باشد نمىتوانند مصرف كنند، فرضا اگر گندم زياد داشته باشند
به دريا مىريزند.
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 393