responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 341

اكنون بايد ببينيم تصوير واقعى نظريّه علت نخستين از نظر فلسفى چگونه است؟ آيا معنى علت نخستين آن است كه كانت و هگل و اسپنسر تصور كرده‌اند، يعنى موجودى كه درباره او استثنايى در قانون عليت صورت گرفته است، يعنى با آنكه هر چيزى نيازمند به علت است و ممكن نيست بدون علت باشد، استثنائا علت نخستين چنين نيست.

از نظر ما ترديد و شك امثال كانت و هگل و اسپنسر درباره علت نخستين به دو مطلب اساسى فلسفى بستگى دارد كه هيچ كدام از آنها در فلسفه غرب حل نشده مانده است. آن دو مسأله اساسى يكى مسأله (اصالت وجود) است و ديگر مسأله (مناط احتياج به علت) است.

اكنون جاى بحث و توضيح درباره (اصالت ماهيت) و يا (اصالت وجود)- كه نقطه مقابل آن است- نيست، اما همين اندازه توضيح مى‌دهيم كه بنابر اصالت ماهيت- آن هم با يك نظر ابتدايى و غير عميق، يعنى با اين فرض كه خدا نيز مانند ديگر ذوات، داراى ماهيتى و وجودى است (كه البته حتى به نظر طرفداران اصالت ماهيت نيز سخنى مردود است و آنها نيز ذات خدا را وجود محض مى‌دانند)- جاى اين پرسش هست كه چرا هر ذاتى علت مى‌خواهد و ذات خدا علت نمى‌خواهد؟ چرا يك ذات، (واجب‌الوجود) است و ذوات ديگر (ممكن‌الوجود)؟

مگر نه اينكه همه ذوات، ماهيت‌هايى‌هستند كه‌وجود بر آنها عارض گشته است؟ ليكن بنابر (اصالت وجود)- كه قهرمان آن، از نظر اثبات فلسفى و اقامه براهين، صدرالمتألّهين شيرازى است- طرز تفكر عوض مى‌شود.

بنابر نظريه اول، تصوير ما درباره اشيا چنين خواهد بود كه ذات آنها چيزى است كه به خودى خود غير (هستى) است و (هستى) را يك موجود ديگر بايد به او افاضه نمايد. ما آن موجود ديگر را (علت) مى‌ناميم. اما بنابر اصالت وجود، ذات حقيقى اشيا همان بهره آنها از هستى است و هستى، ذاتى نيست كه يك موجود ديگر بخواهد به آن هستى بدهد. پس اگر لازم باشد كه علت خارجى، چيزى را به اشيا افاضه نمايد آن چيز همان ذات اشيا است كه عين هستى است نه يك امر عارض و علاوه بر ذات اشيا.

توضيح داديم كه بنابر اصالت وجود اين سوال كه علت نخستين چرا علت نخستين شده است، به كلى بى‌معنى است. اكنون مى‌گوييم حتى بنابر (اصالت ماهيت) نيز اين سوال باقى نيست، زيرا سوال وقتى باقى است كه الزاما فرض كنيم ذات واجب‌الوجود هم مانند ساير

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست