«سپس فاطمه فرمود: پس فدك را كه اعطايى پدرم
مصطفى است، به من بازگردانيد، اما ابو بكر و عمر آن را به حضرت ندادند، گواهانى
اقامه كرد؛ پس گفتند: شوهرش گواه اوست و فرزندانش.»
بدين گونه حضرت زهرا عليها السّلام كه به حكم آيه مباركه تطهير و
ديگر آيات قرآنى، معصوم بود و طورى نبود كه چيزى را بيان كند، مگر اين كه كاملا با
احكام شرع مقدس اسلام سازگار باشد، در برابر چشم و گوش و حتى با رضايت و تأييد
سرور اوصيا، امير مؤمنان عليه السّلام، حسنين عليهما السّلام را به گواهى گرفت. از
اين مسأله مىتوان چنين نتيجه گرفت كه امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهما السّلام
در حسنين با وجود اين كه عمرشان از هفت سال تجاوز نمىكرد- شايستگى و لياقت اداى
شهادت را در چنين مسأله حساسى مىديدند و اين كه نقش بارز و مهمى را در مسألهاى
چنين خطير و سرنوشتساز به آن دو واگذار كردند، يك اتفاق تصادفى و جداى از ضوابطى
كه مواضع اهل بيت عليهم السّلام را تنظيم مىكرد نبود، بلكه بر عكس، تداوم و
استمرار مواضع رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در قبال حسنين عليهما السّلام در
زمينه تربيت و آمادهسازى و قرار دادن آن دو در منصب قيادت و رهبرى امت بود.
[1] - ر. ك: المسترشد فى امامة على بن ابى طالب عليه
السّلام، ص 105 و 108؛ مروج الذهب، ج 3، ص 237؛ الصواعق المحرقه، ص 35؛ تاريخ
يعقوبى، ج 2، ص 469؛ سيره ائمه اثنى عشر، ج 1، ص 129 و 130، نقل از: الصواعق
المحرقه و شرح المواقف؛ دلائل الصدق، ج 3، ص 38، نقل از: المواقف؛ قزوينى، فدك، ص
16 و 17؛ مكاتيب الرسول، ج 2، ص 579، نقل از: مسعودى، حلبى و ابن ابى الحديد؛
مالكيت خصوصى، ص 132، نقل از: منابع پيشين و نيز از جامع احاديث الشيعة، ج 8، ص
606؛ التهذيب؛ بحار الانوار، ج 8، ص 108،( نقل از: كشكول علامه).
ما در اينجا تنها منابعى را ذكر
نموديم كه حسنين را در اين مسأله آوردهاند و الا منابع اصل نزاع بين حضرت زهرا(
س) و بين ابو بكر و هيأت حاكمه آن قدر زياد است كه فعلا مجال ذكر آنها نيست.