responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 156

امام حسن عليه السّلام در شورا

آن‌گاه كه عمر بن خطاب مورد ضرب ابو لؤلؤ قرار گرفت، شورايى براى تعيين خليفه پس از خويش تعيين كرد به نحوى كه در تاريخ معروف است. سپس به اعضاى شورا گفت:

«بعضى از شيوخ انصار را در شورا داخل كنيد، اما كسى از آنان در خلافت سهيم نيست و حسن بن على و عبد اللّه بن عباس هم به خاطر خويشاوندى با پيامبر در شورا حاضر شوند، باشد كه از وجود آن دو در شورا بركتى نصيب شما گردد، اما در خلافت با شما شركت ندارند. فرزندم عبد اللّه نيز به عنوان مشاور در شورا حضور مى‌يابد، اما سهمى در خلافت ندارد.»

سپس اينان در شورا حضور يافتند.[1]

به نظر مى‌رسد پس از وفات رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله يعنى بعد از بيعت رضوان و بعد از قضيه فدك كه حضرت زهرا، حسنين عليهما السّلام را به گواهى گرفت- به نحوى كه گذشت- اين اولين بارى بود كه امام حسن عليه السّلام به طور رسمى در يك مسأله سياسى- كه از نظر ديگران رسميت داشت- شركت مى‌كرد.

ملاحظه مى‌شود كه عمر تنها به ذكر امام حسن عليه السّلام بسنده كرد، ولى نامى از امام حسين عليه السّلام به ميان نياورد. شايد مسأله‌اى كه بين آن دو به وقوع پيوست و امام حسين عليه السّلام فرمود: از منبر پدرم فرود آى، هنوز از ياد خليفه دوم نرفته و هنوز كينه او را به دل داشت و همين موجب گرديد كه حسين عليه السّلام را در شورا شركت ندهد.

عبد اللّه بن عباس را كه مورد احترام و اهتمامش بود، نام برد، شايد براى تلافى و جبران موضعى كه پدرش عباس در قبال آنان اتخاذ كرده بود. چه اگر


[1] - الامامة و السياسة، ج 1، ص 24 و 25.

نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 156
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست