دو برابر و يك سوم رطل مصرى است. رطل شهر مرزى اسكندريه به
اندازه دو رطل و دو اوقيه يعنى 312 درهم است، رطل شهر مرزى دمياط دو رطل و يك ربع
و نيم اوقيه مصرى، بلبيس يك رطل و يك ربع مصرى مساوى 180 درهم، منية سمنود دو رطل
و يك ششم رطل مصرى، شهر فيوم 150 درهم است. و من نشنيدهام كه رطل دو شهر يا دو
قريه برابر باشد جز بهندرت. و اوقيه به نسبت رطل خود يك دوازدهم آن است.
مثقال
مثقال به اتفاق علما يك درهم و دو دانگ و نيم است و دانگ 24 قيراط و
قيراط 7/ 4 3 حبه و حبه 7/ 5 85 دانه به وزن 200 دانه خردل برى متوسط است. برخى از
علما گفتهاند مثقال مكه در روزگار رسول اكرم معادل 72 حبه از دانههاى جو پر و
متوسط بود.
درهم 6 دانگ و معادل 60 حبه است، و برخى گفتهاند 5/ 2 50 دانه جو
معمولى است و وزن هر حبه درهم برابر 70 دانه خردل برى متوسط است، و دينار مانند
درهم و 7/ 3 آن، و درهم از دينار به نصف و خمس است.
اين مقادير تقريبى و بنا به گفته امامان است و اگر درهم اسلامى مغاير
اندازههاى مذكور باشد و قدرش محقق باشد در شناختن اندازه مثقال معتبر است وگرنه
ضابط همان مقادير مذكور برپايه دانه جو است.
اما وزن مثقال هميشه متغير بوده است. از عمر بن خطاب (رض) نقل شده كه
چون اختلاف درهم را ديد كه از آن جمله درهم بغلى كه 8 دانگ و طبرى 4 دانگ و برخى 3
دانگ و يمنى يك دانگ بود، گفت: آنچه را در دادوستد مردم اغلبيت دارد با توجه به حد
بالا و پايين در نظر بگيريد. از اين- رو از مجموع درهم بغلى و طبرى كه 12 دانگ بود
نصف آن يعنى 6 دانگ را گرفت و درهم اسلامى را 6 دانگ قرار داد و هرگاه 7/ 3 آن را
بدان بيفزايند «مثقال» گردد. و اگر از مثقال 10/ 3 بكاهند درهم مىشود و هر ده
درهم معادل هفت مثقال و هر ده مثقال 14 درهم و 7/ 2 است، و خدا داناتر است.