نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 49
فصل دوم: حاكميت در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران
تعريف حاكميت
در ميان عناصر تشكيلدهنده دولت- ملت،[1]
يعنى جمعيت، سرزمين، حاكميت و حكومت،[2] «حاكميت»
از جايگاه ممتازى برخوردار است.[3] جوهر
حاكميت، اقتدار و چيرگى است[4] و قدرت
حاكم نيرويى برتر از ساير قدرتها در جامعه است. در واقع مفهوم دولت- ملت و حاكميت
چنان درهم تنيدهاند كه يكى بدون ديگرى معنا و موجوديت ندارد.[5]
كارشناسان حقوق و علوم سياسى، دولت را بر محور حاكميت شكل مىدهند و
آثارى را بر آن مترتب مىسازند و سپس نتيجه مىگيرند دولتى كه حاكميت نداشته باشد،
دولت نيست. بهبيانى ديگر، عنصر شاخص براى شناسايى دولت، حاكميت است؛[6] چراكه اين عنصر، دولت را در درون
كشور، از ديگر انجمنها و جمعيتها متمايز مىسازد. در عرصه بينالمللى نيز
حاكميت، مشخصكننده وجاهت حقوقى و سياسى دولت- كشور، از ديگر واحدهاى سياسى است.[7] با اين همه، حاكميت اصولًا به بعد
داخلى اعمال قدرت اطلاق مىشود و براى بيان ساحت خارجى حاكميت نيز عموماً واژةةة
استقلال بهكار مىرود. از اينرو، برخى بر اين باورند