نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 33
كه نوشت: شيخ شهيد نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه كه خود در
اوايل امر مدافعش بود، بلكه به عنوان مدافع مشروعه بايد بالاى دار برود (و من
مىافزايم: و به عنوان مدافع كليت تشيع اسلامى) آن هم در زمانى كه پيشواى
روشنفكران غربزده ما، ملكمخان مسيحى بود و طالباف سوسيال دموكرات قفقازى! و به
هر صورت از آن روز بود كه نقش غربزدگى را هم چون داغى بر پيشانى ما زدند. و من
نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار، همچون پرچمى مىدانم كه به علامت استيلاى غربزدگى
پس از دويست سال كشمكش، بر بام سراى اين مملكت افراشته شد.[1]
4. نظام آموزشى و ادارى
در سازماندهى و برنامهريزى محتوايى تشكيلات ادارى و آموزشى، با توجه
به نقش و اهميت آن در مقوله مديريت و تخصص، بسيارى از امور زندگى مسلمانان، مستقيم
يا غيرمستقيم در اختيار غرب قرار گرفت. حتى زمانى كه بسيارى از كشورهاى مسلمان
مستقل شدند و در ظاهر سلطه استعمارى از ميان رفت، سلطه سياسى- فرهنگى و تا حدود
زيادى وابستگى اقتصادى، همچنان باقى ماند؛ بهگونهاى كه استعمار نو در واقع ادامه
همان سلطه استعمار كهنه با پوششى جديد و بهگونهاى غيرمستقيم بود.
نظارت بر مراكز آموزشى و فرهنگى، سازماندهى مراكز ادارى آموزشى،
تأثير بسيارى بر مديران كشورهاى تحتسلطه داشت كه در آينده نزديك نمىتوان آثار
سوء آن را خنثى كرد.
5. ضعف و ركود علمى
به دنبال قرنها اشغال و تسلط حكومتهاى خودكامه، مجالى براى رشد
علمى و كاربرد آن در نظريهپردازى، توليد و مديريت كشور وجود نداشت. عقبماندگى و
انحطاط فكرى و فرهنگى، احساس حقارت، خودكمبينى، سرخوردگى و خمودگى را بر جامعه
مسلط گردانيد. متأسفانه هجوم سؤالات، شبهات و ايدهها، در حالى كه پاسخگويى نبود،
اين ذهنيت را شكل داد كه