نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 230
دولت را غيرقانونى مىدانيم .... ما فقط قدم اول پيروزى را
برداشتهايم و دولت اگر تسليم نشود، ملت او را به جاى خود خواهد نشاند. تا
زندهايم نخواهيم گذاشت هستى ما به كام آمريكا برود. ما مىخواهيم مملكت داراى
نظام ناشى از ملت باشد .... من با پشتيبانى ملت توى دهن اين دولت مىزنم. كارى
نكنيد مردم را به جهاد دعوت كنيم .... محمدرضا پهلوى قبرستانهاى ما را آباد كرد،
مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. ما با راديو مخالف نيستيم، ما با فحشا
مخالفيم .... تمام نفت ما را به غير دادند ....[1]
اين سخنان انعكاس گستردهاى در داخل و خارج از كشور داشت. سقوط رژيم
قطعى شد و آغاز دوران جديدى براى كشور رقم خورد. نيروهاى دولتى به تدريج به انقلاب
پيوستند و بيشتر نظاميان پادگانها را رها كردند و در خيابانها به همراه مردم در
صف انقلابيان قرار گرفتند. كاركنان دستگاههاى خدماتى نظير آب، برق و بيمارستانها
و نظاير آن در حد نياز مردم به كار مشغول بودند، اما ساير بخشها در اعتراض به
رژيم و دفاع از انقلاب در اعتصاب بودند.
ورود امام صحنه سياسى كشور را تا اندازه زيادى روشن كرد. نظام
شاهنشاهى ديگر امكان بقا نداشت و گروههاى ملىگرا، چپگرا و ماركسيست، موقعيت
بسيار ضعيفى داشتند. نيروهاى انقلابى مسلمان خود را براى اداره كشور آماده
مىكردند.
شوراى انقلاب اسلامى و دولت موقت
براى جلوگيرى از ايجاد خلأ قدرت و سوءاستفاده جريانهاى فرصتطلب و
التقاطى و براى سازماندهى سريع نيروهاى انقلابى، مدت كوتاهى پيش از فرار شاه، به
فرمان امام گروهى با عنوان «شوراى انقلاب اسلامى» محرمانه فعاليت خود را آغاز
كردند. شايعه تشكيل چنين شورايى و نام اعضاى آن در ميان مبارزان بود كه به دليل
مسائل حفاظتى و امنيتى سعى در مخفى كردن آن داشتند.