responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 225

ميدان آزادى و تنظيم‌كننده قطعنامه بود.

حضرت امام پس از اين حركت تاريخى و سرنوشت‌ساز ملت ايران در پيامى، با تشكر و آرزوى پيروزى سريع، از ساير دولت‌ها و از نيروهاى وابسته به رژيم خواستند دست از حمايت شاه و حكومت ضدمردمى او بردارند و از مردم نيز خواستند همچنان در صحنه باشند و به مبارزه ادامه دهند.[1]

بعد از ظهر عاشوراى 1399 برابر با 21 آذرماه 1357 بسيارى از تحليلگران و كارشناسان مسائل ايران در كشورهاى مختلف، سقوط شاه را قطعى مى‌دانستند، و ديگر كسى اميدى به بازگشت اوضاع به پيش از آن نداشت. مقامات آمريكا تصميم گرفتند تا ژنرال هايزر را روانه تهران كنند، تا ضمن هماهنگ كردن دستگاه‌هاى تصميم‌گيرنده كه كنترل اوضاع كشور را از دست داده بودند، شاه را متقاعد كند هر چه زودتر يك چهره ملى را به عنوان نخست‌وزير معرفى كند و خود براى مدتى كشور را ترك گويد.[2]

دولت بختيار

پس از شكست دولت ازهارى و دستور آمريكا براى انتخاب يكى از عناصر جبهه ملى، افراد متعددى براى تصدى پست نخست‌وزيرى مطرح شدند و سرانجام شاهپور بختيار، از اعضاى اوليه جبهه ملى انتخاب شد. با معرفى نخست‌وزير جديد، رهبر انقلاب، رهبران بسيارى از گروه‌ها و مردم، مخالفت خود را با اين انتصاب فرمايشى اعلام كردند و بختيار در عمل هم نتوانست كمترين اعتمادى را جلب كند.

بختيار در حالى كه عكس مصدق را بالاى سر خود نصب كرده بود، گفت: «من مصدقى هستم.» وى با گفتن اين جمله در واقع نشان داد كه يا واقعيت‌هاى موجود را نشناخته و يا


[1]. جواد منصورى، سير تكوينى انقلاب اسلامى، ص 334- 330

[2]. براى اطلاعات بيشتر و مطالعه مشروح جريان اين مأموريت، بنگريد به: مأموريت مخفى هايزر در تهران( خاطرات ژنرال هايزر)، ترجمه محمدحسين عادلى

نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست