نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 211
بازماندگان را چنان سركوب كند كه نفسها قطع شود. لكن بايد
بداند كه دير شده، ملت ايران راه خود را يافته و از پاى نمىنشيند تا جنايتكاران
را به جاى خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از اين دودمان سفاك بگيرد. با
خواست خداوند قهار، اكنون در تمام كشور، صداهاى ضدشاهى و ضدرژيمى بلند است و
بلندتر خواهد شد و پرچم اسلام بر دوش روحانيون ارجمند براى انتقام از اين ضحاك
زمان به اهتراز درخواهد آمد و ملت اسلام يك دل و يك جهت به پاس از مكتب حياتبخش
قرآن آثار اين رژيم ضداسلامى را محو خواهد كرد. اليس الصبح بقريب.[1]
نكته جالب در اين پيام، صراحت و قاطعيت امام در موضعگيرى در برابر
حاكميت آمريكايى و تصميم به تغيير رژيم و وقوع حوادث در فاصلههاى كوتاه و تحقق
پيشبينى ايشان است.
جنبش اعتراضى و فرياد انتقام مردم تبريز، موجب گسترش موج قيامها و
درگيرىهاى پراكنده مردم بيشتر شهرها با نيروهاى رژيم شد؛ بهگونهاى كه از ابتداى
سال 1357 فضاى عمومى كشور كاملًا دگرگون شده بود.
انقلاب در آغاز 1357
شهر يزد در چهلمين روز قيام مردم تبريز، همانند شهرهاى جهرم، مشهد و
چند شهر ديگر، صحنه درگيرى شديد با نيروهاى دولتى بود كه علاوه بر شهادت تعدادى از
مردم، شمارى زخمى و يا دستگير شدند. اگرچه در بسيارى از شهرها قيام بر ضد رژيم
آغاز شده و درگيرىها گسترش يافته بود، اما سران هيئت حاكم و دستگاههاى اطلاعاتى
و امنيتى غرب و شرق، از جمله آمريكا و شوروى، تصوير روشنى از واقعيتها و عمق
وقايع نداشتند. آنان تصور مىكردند با كشتار، تهديد و دستگيرى، انقلاب متوقف شده،
سرانجام شكست خواهد خورد.
گروههاى ماركسيستى، گروههاى سياسى غربگرا و ملىگرا و همچنين
سازمان مجاهدين خلق اين حركتها را آنارشيستى و شورش كور تحليل مىكردند.