نام کتاب : آزادى و دين سالارى نویسنده : سبحانى، شيخ جعفر جلد : 1 صفحه : 14
واژهى ديگرى برضدّ آن استفاده شده است.
اين نوع سوء استفاده از آزادى، حاكى از آن است كه نوعى ابهام بر
واقعيت آن سايه افكنده تا آنجا كه ضدّ آزادى، عين آن قلمداد مىشود. ازاينجهت،
بايد به تبيين معنى لغوى، سپس به معنى اصطلاحى آن پرداخت.
آزادى در لغت
«آزاد» در زبان فارسى، غالبا در مقابل «بنده» به كار مىرود، در
لغتنامهى دهخدا آمده است: آزاد: آنكه بنده نباشد، حرّ، ضد بنده، مسعود سعد
مىگويد:
بزرگ جشن است
امروز مُلْك را مَلِكا
كه شادمان است
اين بنده و آزاد
شاعر ديگرى مىگويد:
ز بس جود او خلق
را بنده كرد
به جز سرو و
سوسن، كس آزاد نيست
بايد گفت: معنى لغوى آزاد گستردهتر از آن است كه در بيان فوق آمده
است، و آزاد در مقابل بنده، يكى از مصاديق آن معناى گسترده است، و لذا افرادى را
كه به نظام، و قيود و آداب سپاهيان و ساير ارباب مناصب مقيّد نباشند، آزاد
مىنامند.
نام کتاب : آزادى و دين سالارى نویسنده : سبحانى، شيخ جعفر جلد : 1 صفحه : 14