نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 90
اين در حالى است كه حتى به قول ارتشبد فردوست، زنانى همانند
مهين صنيع[1] و يا پرى اباصلتى- مبتكر
برگزارى «كليدپارتى» كه از مبتذلترين برنامههاى دربار پهلوى بود- با خودفروشى
وارد مجلس شدند[2] و به عضويت هيئت رئيسه دوره
بيست و چهارم مجلس درآمدند. اين هرزگى تا بدان پايه است كه حتى غلامرضا كيانپور با
وجود نمايندگى مجلس، با پوشيدن لباس زنانه در مجالس دربار به رقاصى مىپرداخت.
از سوى ديگر، در دوره نمايندگى نيز اين افراد سرسپرده و وابسته با
تصويب اوامر شاهانه و دستورهاى آمريكا و انگليس به آنان خدمت مىكردند؛ تا بدانجا
كه حتى طبق گزارشهاى ساواك نمايندگان اعتراف مىكردند كه بايد گوش و چشمبسته
قوانين را تصويب كنند و حق تعيين رئيس و هيئت رئيسه مجلس را ندارند و دولت بايد
آنها را معين كند.[3]
انقلاب اسلامى اين ساختار فاسد و مستبد را به آزادى حقيقى براى
مشاركت مردم در انتخابات بدل كرد. كافى است به تركيب 8 دوره مجلس شوراى اسلامى، 9
دوره انتخاب رئيسجمهور، 3 دوره انتخابات شوراها، 4 دوره انتخابات مجلس خبرگان و
جزاينها نگاهى بيفكنيم تا شاهد سليقهها، تفكرات، احزاب و برنامههاى مختلف منتخبان
مردم باشيم. البته بايد مراقب بود عدهاى آزادى را به هرج و مرج تعبير نكنند و
درپى آن افراد وابسته، فاسد و نفوذى تحت عنوان آزادى، به قواى مقننه و مجريه وارد
نشوند.
همچنين طبق اصل 64 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، اقليتهاى دينى
در مجلس شوراى اسلامى نماينده دارند و اين در حالى است كه جمعيت برخى از اين
اقليتها از ميان جمعيت 70 ميليونى ايران، تنها حدود 20 هزار نفر است.
يوناتنبتكليا، نماينده آشورىها و كلدانىها در مجلس شوراى اسلامى
مىگويد:
اگر نسبت جمعيت يك دين را به نمايندههايش در نظر بگيريم، بايد بگويم
ما چند برابر مسلمانان در مجلس نماينده داريم و داشتن اين حق براى ما باارزش است و
ديدگاه نظام جمهورى اسلامى همواره در قبال اقليتهاى دينى و مذهبى بسيار مثبت