نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 24
باشد ... در قرآنكريم از دين الهى با عنوان اسلام ياد شده ...
درنتيجه ثبات و وحدت دين الهى در اين است كه تفاوت اديان الهى هرگز در اصل ديانت-
كه همان اسلام است- نمىباشد، بلكه تفاوت در مذاهب و شرايع امت است ....[1]
در قرآنمجيد واژه «دين» درمورد آموزههاى باطل در بتپرستى و
فرعونپرستى نيز بهكار رفته است؛ آنجا كه خداوند به پيامبر (ص) دستور مىدهد ضمن
قطع رابطه با بتپرستان حجاز بدانها بگويد:
لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ؛[2] دين شما براى خودتان و دين من براى
خودم.
در داستان حضرت موسى (ع) نيز درخصوص اديان باطل، لفظ «دين» بهكار
رفته و در مورد سخن فرعون با پيروان ناآگاهش آمده است:
إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ؛[3] فرعون گفت: من ترس آن دارم كه موسى
دين شما را عوض نمايد.
بدينرو، خداوند تنها يك «دين» را حق و صحيح اعلام مىكند:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛[4] بهدرستى
كه دين در نزد خداوند اسلام است.
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ
مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنْ الْخَاسِرِينَ؛[5] هركس جز اسلام دينى را بپذيرد، هرگز
از وى پذيرفته نمىشود و درآخرت از زيانكاران است.
خلاصه كلام اينكه، «دين اسلام» برنامه و روش زندگى براى سعادت
انسانهاست كه خداوند آن را نازل كرده، از اينرو بتپرستى، گاوپرستى، خورشيدپرستى
و يا مكاتب باطلى همانند ماركسيسم و ليبرال دموكراسى كه ساخته بشرند، جملگى به
خطايند.
اينك پس از تعريف «انقلاب» و «اسلام» به تعريف «انقلاب اسلامى»
مىپردازيم:
[1]. عبدالله جوادىآملى، شريعت در آينه معرفت، ص
100- 94.