نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 229
مىگويد:
ايشان در هفته بيش از يكبار به كوهنوردى مىروند و اين برنامه
كوهنوردى هم ساعتها طول مىكشد و در بسيارى از موارد اتفاق مىافتد كه نماز صبح
را بالاى كوه مىخوانند.[1]
ايشان خود در بيانى فرمود:
من در ايام كودكى و نوجوانى در كوچه با بچهها واليبال بازى مىكردم؛
خيلى هم واليبال را دوست داشتم. الآن هم اگر بخواهم ورزش گروهى بكنيم- البته با
بچههاى خودم- به واليبال رو مىآوريم.[2]
7. ديدار از خانواده شهدا
حجتالاسلام گلپايگانى درباره ديدار مقام معظم رهبرى با خانواده شهدا
مىگويد:
يكى از برنامههاى ثابت ايشان ديدار با خانواده شهداست و اين ديدارها
هم به صورتى برنامهريزى مىشود كه خانواده خاصى از قبل اطلاع ندارد چه كسى به
منزل آنها مىآيد. جالب اين است كه معمولًا از افرادى كه در پايين شهر اقامت
دارند، انتخاب مىشوند؛ آنهايى كه در كوچههاى باريك و نقاط دورافتاده شهر زندگى
مىكنند.[3]
حجتالاسلام رسولى محلاتى نقل مىكند:
روزى به اتفاق مقام معظم رهبرى به منزل يكى از شهدا رفتيم. برخلاف
مرسوم، عده زيادى به استقبال آقا آمدند. آيتالله خامنهاى فرمودند: «چه كسى اين
جمعيت را مطلع كرده است؟ قرار نبود مزاحمت براى كسى فراهم شود.» معظّمله وارد
اتاق شدند و نشستند. چاى براى ايشان آوردند. آقا، چاى را ميل نكردند؛ ناراحتى در
چهره ايشان مشهود بود.
پدر شهيد به آقا گفت: شما نگران نباشيد! از دفتر شما كسى ما را مطلع
نكرده است. من ديشب حضرت امام (قدس سره) و فرزند شهيدم عليرضا را در خواب ديدم. آن
دو خبر آمدن