مى‌دهد كه استعمارگر باشد:

هُوَ أَنشَأَكُمْ مِنْ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ‌؛[1] او خدايى است كه شما را از خاك بيافريد و عمران و آباد ساختن آن را از شما طلب مى‌كند.

اما امروزه مفهوم اصطلاحى آن در اثر جنايات، چپاول و غارت اروپاييان به‌ويژه انگليس به نام عمران و آبادى، به مفهومى بسيار منفى بدل شده است.

اينك نيز با جناياتى كه آمريكا و متحدانش تحت‌عنوان «آزادى»، «حقوقبشر» و «دموكراسى» انجام مى‌دهند، در سال‌هاى آتى بى‌گمان مفاهيم اين واژه‌ها از مفهوم حقيقى خود دور شده و در نزد ملت‌ها مفهومى منفى خواهد يافت.

گفتار دوم: مفهوم‌شناسى «انقلاب»

براى دانستن مفهوم اجتماعى- سياسى واژه «انقلاب» بايد تغييرات كلان در زندگى انسان را در دو نوع فردى و اجتماعى مورد بررسى قرار داد. تغييرات اجتماعى زندگى آدمى انواعى دارد كه برخى از آنها كودتا، شورش، اصلاح و انقلاب است.

براى روشن‌تر شدن مفهوم «انقلاب» ابتدا مى‌بايد مفهوم انواع ديگر تغييرات اجتماعى را كاويد و سپس به تعريف «انقلاب» پرداخت.

كودتا

: فرايندى كه در آن گروهى از نظاميان با سرنگون كردن هيئتحاكمه، به حاكميت مى‌رسند. از اين‌رو مشاركت مردمى در آن وجود ندارد.

شورش‌

: اين وضعيت هنگامى روى مى‌دهد كه قشرى از جامعه به قانون، سياست و يا مسئولى اعتراض داشته باشد و براى تغيير آن از راهپيمايى، تحصن، اعتصاب، تخريب، برهم زدن نظم اجتماعى و جز اينها بهره گيرد كه حالت مقطعى دارد.

اصلاح (رفرم)

: فرايندى كه حكومت آن را برايايجاد تغييرات سطحى و تدريجى در جامعه به‌وجود مى‌آورد.

اما براى تبيين مفهوم «انقلاب» نخست از مفهوم لغوى آن آغاز مى‌كنيم و سپس مفهوم‌

[1]. هود( 11): 61.