نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 14
ولى انسان نقشى فعالتر و مؤثرتر و گستردهتر در ساختن آينده
خويش دارد. نقش انسان هم آگاهانه است و هم آزادانه؛ يعنى انسان هم به خود و محيط
خود آگاه است و هم آنكه با توجه به آينده، به حكم نيروى عقل و اراده مىتواند
آزادانه آينده خويش را به هر شكل كه خود بخواهد، انتخاب كند. ضمناً دايره ايفاى
نقش براى انسان نسبت به حيوان بسى وسيعتر و گستردهتر است ....
اگرچه برخى جانداران ديگر نيز به مقياس كمى قابل «ساختن» هستند و
مىتوان با «عوامل خاص تربيتى» تغييراتى در آنها بهوجود آورد- آنچنانكه در جهان
نباتات و حيوانات مشاهده مىشود- ولى اولًا هيچيك از آنها به دست خودشان ساخته
نمىشوند و اين انسان است كه آنها را مىسازد و ثانياً تغييرپذيرى آنها نسبت به
انسان بسيار اندك است.[1]
بدين بيان، آدمى براى ساختن آينده خود بايد «آگاهانه» و «آزادانه»
بكوشد و به همين روست كه از ديگر موجودات متمايز مىشود.
نكته ديگر آنكه، انسان ابعاد و ساحتهاى گوناگونى دارد؛ همچون ابعاد
اجتماعى، فردى، فرهنگى، سياسى و اقتصادى كه توجه به آنها در شكوفايى فطرت الهى
انسان مؤثر است و غفلت از آنها نيز مانعى در مسير موفقيت و سعادت او مىباشد. از
اينرو آگاهى و شناخت نسبتبه تمامى اين ابعاد امرى ضرورى است.
بر همين اساس، در مكتب اسلام كسب علم و دانش در تمامى عرصهها به
انسان سفارش شده است. استاد مطهرى معتقد است:
در اينكه در اسلام راجع به علم تأكيد و توصيه شده و در كمتر موضوعى و
شايد نسبتبه هيچ موضوعى اينقدر توصيه و تأكيد نشده، بحثى نيست. از قديمىترين
زمانى كه كتب اسلامى تدوين شده، در رديف ساير دستورهاى اسلامى از قبيل نماز، روزه،
حج، جهاد، امربهمعروف و نهىازمنكر، بابى هم تحت عنوان «باب وجوب طلب العلم» باز
شده و علم بهعنوان يكى از فرايض شناخته شده است.
... چيزى كه هست، سخن در يك مطلب ديگر است و آن اينكه منظور اسلام از
علم چه علمى است؟ ممكن است كسى بگويد مقصود از همه اين تأكيد و توصيهها، علمِ
خودِ دين است ... براى كسى كه درست با اسلام و منطق اسلام آشنا باشد، جاى اين
احتمال نيست كه بگويد نظر اسلام درباره علم، منحصراً علوم دينى است ... در متن
سخنان