responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 277

عثمانيان كه يكى از اين امرا و نسبت به آنها جديد الهجره و قليل الاعوان و عارى از دبدبه و دارات و خزانه و جواهرات؛ و در مملكتى مسكون بودند كه اطراف اينها را حكومات نصرانيه احاطه كرده و هميشه ايشان را مجبور به جنگ و جدال نموده بودند، به اين جهت، نه به دربار ايلخانيان رفتند و نه ايلخانيان از اينها متوقّع باج و خراج شدند. اين امارت كوچك و اين جمعيت قليله كه عمده مدار معيشتشان، منحصر به چوپانى و زراعت و مال الغنائم بود، از رعيّت جز يك عشر از محصول زمين و رسم گمرك كه از صد دو مى‌گرفتند، دينارى علاوه نخواسته، اين ماليات را هم به صرف معيشت اولاد و عيال اشخاصى مى‌دادند كه در جهاد شهيد مى‌شدند و با اهالى هم بدون تفريق مذهب و ملّت عادلانه معامله مى‌نمودند. ادنى حركتى كه باعث رنجش اهالى مى‌شود، احدى از عمال و نوكر قدرت نداشت كه به ظهور برساند و با اين جمله، هميشه مشغول به جهاد شده، بلاد متعلقه قياصره و بلغارستان و صرب و رومانيان را تاخته، مال غنيمت آورده، مى‌خوردند. اما ساير امرا، به جهت اينكه باج به دربار ايلخانيان مى‌دادند و گذشته از اين، درهاى مخارج سفيهانه باز كرده، تقليد پادشاهان را مى‌نمودند؛ چون ماليات مقننه به مخارجشان كفايت نمى‌كرد، حكومات بلاد را در مقابل مبلغى به حكّام و عمال بى‌انصاف، مقطوعا، احاله نموده، مملكت و رعيّت را به ظلمه مى‌فروختند و آنها نيز هر چه مى‌خواستند در حق رعيّت روا داشته، برهنه مى‌كردند. رعيّت ستمديده آنها، رعيّت عثمانيان را كه در آن سعادت حال مى‌ديدند، حسد مى‌بردند و از آنها، هر كدامى كه قدرت حرب و ضرب مى‌داشتند، داخل لشكر عثمانيان شده، به جهاد مى‌رفتند و هر چه از جهاد غنيمت مى‌آوردند، حكام امرا از دست آنها مى‌گرفتند و آنها هم از ظلم عمال گريخته، هجرت به خاك عثمانى مى‌كردند.

الغرض دوام مهاجرت و ترقّيات ثروت و معموريت و تكثير اهالى و اتساع پى‌درپى مملكت عثمانيان، سبب افزايش حسادت و عداوت امراء در حق عثمانيان شده، عاقبت كار، عثمانيان مجبور به كندن بنياد اين امارت‌ها گشته، تا زمان دور استيلاى امير تيمور يكان‌يكان امرا را مستأصل و مملكتشان را ضبط نموده، اهالى قديمه آن ممالك را از چنگ آنان رهانيدند. اما امراى امارت و دولت گم‌كرده‌ها، آسوده نشسته، التجا به امير تيمور كرده، آن امير جهانگير را مسلّط به سر يلدرم بايزيد نموده، وهن عظيمى به دولت عثمانى رسانيدند.

آنگاه كه يلدرم بايزيد اسير مشار اليه شد، از امير تيمور استدعا نمود كه امراى اتراك را با ايل و تبار از روم كوچانيده، در ايران و تركستان متفرق نمايند. و امير مشار اليه نيز استدعاى اسير خود را پذيرفته، غالب آنها را از روم كوچانيد و در ايران و ارّان متفرقا اسكان و ايواء نمود.

[نخستين جنگ ايرانيان و عثمانيان‌]

بعد از وفات امير تيمور و تفكيك قوت و قدرت خانواده او كه قره قويونلوها در آذربايجان و

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست