نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 87
ظهور در ولايت عام دارد».[1]
همچنين صاحب جواهر، از اين كلام امام عليه السّلام كه فرمود: «در حوادث واقعه به
راويان حديث ما مراجعه كنيد، آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا»، عموميت ولايت
فقيه را استفاده مىكند و مىگويد: «اين عبارت داراى شمول و گستردگى است؛ چرا كه
حجت بودن فقيه بر مردم، برابر حجت بودن امام بر مردم قرار گرفته و اين بدان معناست
كه در هر موردى كه من بر كسى حجت خدايم، فقيهان نيز بر شما حجتاند، مگر در موردى
كه دليل بر استثنا وجود داشته باشد».[2] ايشان در
مورد ضرورت عام بودن حوزه اختيارات ولىّ فقيه جامع شرايط مىنويسد: «فقيه عادل
منصوب عام از طرف امام عليه السّلام است». و در ادامه مىگويد: «... بل لو لا عموم الولايه لبقى كثير من الامور المتعلقه بشيعتهم معطله:[3] اگر
عموم ولايت [در عصر غيبت] براى فقها نباشد، بسيارى از امور شيعيان و ائمه عليهم
السّلام معطل مىماند و به انجام نمىرسد».
صاحب جواهر در مورد كسانى كه درباره ولايت عامه فقيه سخنانى
وسوسهانگيز بر زبان مىرانند، مىگويد: «فمن الغريب وسوسه
بعض الناس فى ذلك، بل كأنه ما ذاق من طعم الفقه شيئا و لا فهم من لحن قولهم و
رموزهم و لا تأمل المراد من قولهم: «انى جعلته حاكما و قاضيا و حجه و خليفه»[4] «از عجايب، وسوسه بعضى از افراد در اين مسئله است كه گويا طعم فقه
را نچشيده و معنا و رمز سخن معصومان را نفهميدهاند و در سخنان آن بزرگواران كه
فرمودهاند فقيه را حاكم، خليفه، قاضى، حجت و .... قرار داديم، تأمل نكردهاند».
در پايان، صاحب جواهر مسئله ولايت عامه فقيه را به قدر روشن مىداند
كه نيازى به دليلآورى نمىبيند»[5]. وى
همچنين عموميت ولايت فقيه را حكم استوانههاى مذهب دانسته است:
«هذا حكم اساطين المذهب بالاصل المقطوع».[6]
نيز در جايى ديگر آن را از ضروريات مذهب انگاشته:
«و هو المتيقن من النصوص و الاجماع بقسميه بل لضروره من المذهب
نيابته فى زمن الغيبه عنهم عليهم السّلام على ذلك (اقامه الحدود) و نحوه»[7].