آن دو تن عبارت بودند از: رجايى، رئيسجمهور محبوب مردم و
حجتالاسلام والمسلمين دكتر باهنر، نخستوزير وقت. در هشتم شهريور 1360 با انفجار
بمب در دفتر نخستوزيرى، اين دو نفر نيز به خيل شهداى انقلابپيوستند.
در ترورهاى بعدى، آيتالله قدوسى، دادستان كل انقلاب اسلامى، دكتر
حسن آيت، حجتالاسلام عبدالكريم هاشمىنژاد و برخى از مسئولان مخلص نظام در
شهرستانها بهشهادت رسيدند. به اعتراف دستگاههاى خبرى مستكبران و نيز منافقان و
ضدانقلابان، اينهمه جنايت تروريستى، حتى اگر در اين مقطع نيز پايان مىيافت، در
جهان بىسابقه بود. گروهك «اقليت» نوشت:
امروز نيز ترورها و بمبگذارىهاى سراسرى كه مىتوان گفت با چنين
ابعادى در نوع خود در تمام جهان كمسابقه است ... به مبارزه مسلحانه، ابعادى تازه
بخشيده است.[2]
و روزنامه فاينشنال تايمز نوشت:
در تاريخ، چنين واقعهاى بسيار مشكل بهنظر مىرسد كه در آن بسيارى
از رهبران سياسى در يك زمان به قتل برسند.[3]
موج دوم ترور، با شهادت اسوههاى تقوا آغاز شد: شهادت آيتالله مدنى
در محراب نماز در شهريور 1360؛ به خون نشستن آيتالله دستغيب در يكى از