نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 297
احساس غرور و آزادى كنند و آواى آزادى و آزادگى را در حيات و
سرنوشت خويش سر دهند و بر زخمهاى خود مرهم گذارند كه دوران بنبست و نااميدى و
تنفس در منطقه كفر بهسر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است و اميدوارم همه
مسلمانان، شكوفههاى آزادى و نسيم عطر بهارى و طراوت گلهاى محبت و عشق و چشمهسار
زلال جوشش اراده خويش را نظاره كنند.»[1]
انتظارى پويا
اگرچه حركتهاى اصولگرايانه سالهاى نخستين انقلاب، به فرجام نرسيد
و در نظر برخى، آرامش جديد، نشانه خاموشى شعلههاى صدور انقلاب و جريان اصولگرايى
بود،[2] اما نگاه
امامخمينى به افقهاى دورترى دوخته شده بود. او بهثمر رسيدن انقلاب اسلامى ملت
ايران را پس از پانزده سال «انتظار» و تبعيد، نظاره كرد و مىدانست كه براى بيدارى
جهانى هم بايد «انتظارى پويا» را تجربه كرد؛ بايد به مسلمانان سراسر جهان، آگاهى و
فرصت داد، تا خود را بازيابند و در آتيهاى نهچندان دور، در برابر استكبار جهانى
بهپا خيزند.
از نظر امام، يك چيز مسلّم بود:
من با اطمينان مىگويم: اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلت مىنشاند،
اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكى پس از ديگرى