2. ايجاد و تشديد جريانهاى اصولگرايى در سراسر جهان
«اصولگرايى اسلامى» كه گاه با واژههايى چون بنيادگرايى، بيدارى
اسلامى، رنسانس اسلامى و تجديد حيات دينى هم از آن ياد مىشود، بازگشت به بنيانها
و ريشههاى اسلامى است، تا از اين طريق، مسلمانان، مجد و عظمت گذشته خود را
بازيابند. اين نهضتها در واقع پاسخى به عقبماندگىهاى چند قرن اخير جوامع اسلامى
و تحقيرهايى است كه نسبت به آنها صورت گرفته است. هرچند برخى از اين نهضتها
بهدليل انحرافات عقيدتى و نيز دستهاى بيگانگان، گرفتارىهاى فراوانى براى جوامع
اسلامى پديد آوردند،[2] اما
نمىتوان انكار كرد كه نهضتهاى اصيل اسلامگرايى، بسيارى از ارزشهاى فراموششده
دينى را زنده كرد و اعتماد به نفس مسلمانان را به آنان بازگرداند.
«اصولگرايى اسلامى» در نخستين گام خود، در تلاش است تا با زدودن
زنگارهاى خرافه و با نگاهى چندبعدى به دين و آشنايى با ساحتهاى مختلف آن،
مسلمانان را با روح اسلامِ اصيل آشنا سازد و سپس با كالبدشكافى معضلات جوامع
اسلامى و اوضاع پيچيده جهان كنونى و نقش پيدا و پنهان غرب در شكلگيرى اين مشكلات،
تغييراتى فكرى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى بهوجود آورد و از اين راه، جوامع اسلامى
را پس از قرنها، از خفتگى و سستى برهاند و مجد و عظمت گذشته را به آنها برگرداند.
امامخمينى بهعنوان يكى از مهمترين رهبران اين نهضت، در پيام جهانى
خود به زائران خانه خدا مىفرمايد: