نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 245
متأسفانه نشد. از طرف ديگر «وظيفه شرعى» اقتضا مىكرد تا تصميم
لازم را براى «حفظ نظام و اسلام» بگيرد. لذا با دلى پرخون، حاصل عمرم را براى «مصلحت
نظام و اسلام» كنار گذاشتم ... سفارش اين موضوع لازم نيست كه دفاع از اسلام و
نظام، شوخىبردار نيست و در صورت تخطى هركس، در هر موقعيت، بلافاصله به مردم معرفى
خواهد شد.[1]
برقرارى عدالت اجتماعى
عدالت اجتماعى از جمله واژههايى است كه در مباحث اجتماعى، همواره در
هالهاى از تقدّس و احترام بهسر برده است؛ گرچه جوامع اندكى را مىتوان يافت كه
توفيق ديدن چهره عدالت را پيدا كرده باشند. امامخمينى اگرچه تعريف روشنى از اين
واژه ارائه نكرده است، اما در كاربردهاى اين واژه به مهمترين مؤلفههاى عدالت
اجتماعى پرداخته است.[2]
شاگرد ديرين ايشان، استاد شهيد مرتضى مطهرى، در تعريف عدالت
اجتماعىمىگويد:
معناى عدالت و مساوات اين است كه ناهموارىها و پست و بلندىها و
تبعيضهايى كه منشأش سنتها و عادت يا زور و ظلم است، بايد محو شود و از بين برود؛
اما آن اختلافها و تفاوتهايى كه منشأ آن لياقت و استعداد و عمل و كار و فعاليت
افراد است، بايد محفوظ بماند؛ همانطور كه در مسابقه، ميدان مسابقه بايد هموار
باشد.[3]
در فرهنگ دينى ما به مفهوم عدالت اجتماعى، بيش از هر مفهوم سياسى
[1]. سيدروحالله موسوىخمينى( امام)، صحيفه امام،
ج 21، ص 350.
[2]. براى نمونه بنگريد به: همان، ج 3، ص 111؛ ج
6، ص 525؛ ج 9، ص 351.