نظام‌سلطنتى عبارت است از:

1. سلطنت با حقوق اوليه انسان‌ها منافات دارد؛ زيرا مردم هيچ نقشى در تعيين سلطان ندارند.[1]

2. سلطنت با زور بر مردم تحميل مى‌شود و به شكل موروثى امتداد مى‌يابد؛ و هر دو خلاف اسلام هستند.[2]

3. نظام سلطنتى نظامى كهنه و ارتجاعى است؛ آن‌هم بدترين نوع ارتجاع.[3]

4. در نظام سلطنتى هيچ‌گونه نظارتى بر عملكرد سلطان نمى‌توان داشت؛ و اين آزادى موجب فساد مى‌شود.[4]

5. به تجربه ثابت شده است كه سلاطين همواره خودرأى، فاسد و ظالم‌بوده‌اند.[5]

اين‌همه، سبب شد تا امام براى سرنگونى اين نظام و جايگزينى نظام آرمانى خود، دست به قيامى فراگير و درازمدت بزنند.

تبيين جامعه آرمانى‌

به‌درستى روشن نيست كه امام‌خمينى از چه سالى شكل كلى جامعه آرمانى خود را در ذهن خويش ترسيم نموده و در چه سال يا چه مقطعى آن را براى ديگران بازگو نموده‌اند. آنچه مسلّم است اينكه ايشان چهل سال پيش از پيروزى انقلاب، در كتاب چهل حديث خود كه كتابى اخلاقى- عرفانى است،[6] در ضمن‌

[1]. بنگريد به: همو، صحيفه امام، ج 4، ص 74، 315، 492 و 495.

[2]. همان، ص 492- 490؛ ج 6، ص 11.

[3]. همان، ج 2، ص 326؛ ج 4، ص 490.

[4]. همان، ج 1، ص 410؛ ج 4، ص 493 و 494.

[5]. همان، ج 2، ص 363؛ ج 3، ص 490؛ ج 4، ص 38، 65، 478 و 490.

[6]. تاريخ نگارش: 1318 ش.