نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 107
ابونصر فارابى، فيلسوف نامدار اسلامى، سياست را هدايت خلق
بهسوى خالقمىداند.[1]
ابوحامد غزالى در تعريف سياست مىگويد: «اصلاح مردمان و نمودن بديشان
راه راست را، كه نجاتدهنده است در دنيا و آخرت.»[2]
آيتالله ميرزاى نائينى نيز سياست را «وسيلهاى براى احقاق حق و
جلوگيرى از تجاوزات و ظلم و ستم» مىداند.[3]
پيوند دين و سياست
با توجه به تعاريف گوناگونى كه از دين و سياست شده است، بهجاست اگر
بپرسيم منظور از پيوند دين و سياست، پيوند كدام دين، با چه معنايى از سياست است؟
براى آنكه گرفتار مغالطه معانى واژهها نشويم، بحث پيوند دين و سياست
را بهصورت زير سامان مىدهيم:
1. تعاريفى كه سياست را بدون هيچگونه بار ارزشى و تنها بهمعناى
رسيدن به قدرت و حكومت مطرح مىكنند، غالباً سياستمداران حرفهاى را بهسمتى سوق
مىدهند كه براى رسيدن به مراد خويش، به هر كارى دست زنند و سود و سعادت اكثريت و
نيز اصول اخلاقى را فداى خواستههاى شخصى و گروهى خويش نمايند. چنين پيشامدى
نهتنها در مقام تئورى قابل پيشبينى است، بلكه عملكرد بسيارى از حاكمان و
سياستمدارن حرفهاى در طول تاريخ نيز گواه روشنى بر چنين پيامدى است.