responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 44

عبّاس والى بصره در سال 38 هجرى، او را از جانب امام (ع) به كمك معقل بن قيس رياحى كه با خرّيت بن راشد خارجى درگير نبرد بود، فرستاد. گويند، چون سر مبارك امام حسين (ع) به دمشق آمد، وى در آن شهر بود.

او پس از مشاهده‌ى اين كار از سوى امويان از ديده‌ها پنهان شد. ماهى به دنبال او گشتند و چون او را يافتند از سرّ اختفايش پرسيدند؟ گفت: نمى‌بينيد چه مصيبتى بر ما نازل شده؟ پس اين اشعار را سرود:

جاؤوا برأسك يا ابن بنت محمّد

مترمّلا بدمائه ترميلا

و كأنّما بك يا ابن بنت محمّد

قتلوا جهارا عامدين رسولا

قتلوك عطشانا و لمّا يرقبوا

في قتلك التّأويل و التّنزيلا

و يكبّرون بأن قتلت و إنّما

قتلوا بك التّكبير و التّهليلا

نقضوا الكتاب المستبين و أبرموا

ما ليس مرضيّا و لا مقبولا

باسر خونينت اى پسر دختر پيامبر خدا (ص) [به دمشق‌] آمدند.

گويى اى فرزند دختر محمّد (ص) اينان با اين كار آشكارا و به عمد پيامبر (ص) را كشتند!

تو را درحالى‌كه تشنه‌لب بودى به شهادت رساندند و در كشتن تو تأويل و تنزيل كتاب را مراعات نكردند.

اينان [امويان‌] بانگ را به تكبير برداشته كه تو را كشته‌اند. در حقيقت با قتل تو هم تكبير [اللّه اكبر] را كشتند و هم تهليل [لا إله إلّا اللّه‌] را.

حكم روشن كتاب خدا را در كشتن تو نقص كردند و بهانه‌هايى براى اين جنايتشان آوردند كه نه خشنودكننده است و نه مقبول.

[مناقب، ج 4، ص 117 و أدب الطّف، جواد شبّر ج 1، ص 128 و ديوان أشعار التشيّع، ص 238]

***

نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست