نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 293
ساير امويان، از مدينه بيرون كردند و يزيد را آشكارا لعن كردند
و گفتند كسىكه قاتل اولاد پيامبر (ص) و ناكح محارم و تارك نماز و شارب خمر باشد،
لياقت خلافت ندارد.
پس از آن با عبد اللّه بن حنظلة (غسيل الملائكة)، بيعت كردند. چون
خبر به يزيد رسيد «مسلم بن عقبه» كه بعدا او را مسرف و مجرم نام دادند، به دفع
مدينه فرستاد. لشكر شام به حرّهى واقم رسيد و در آنجا اهالى مدينه شكست خوردند و
پناه به حرم پيامبر بردند.
لشكر شام با جسارت تمام داخل حرم نبوى شدند و آنقدر از مردم را
بكشتند تا حرم پر از خون شد. بسيارى از مهاجران و انصار و بعضى از اولاد ابى طالب
به شهادت رسيدند.
تعداد كشتهشدگان سرشناس را چهار هزار نوشتهاند. پس از آن، مسلم به
اعراض و اموال مردم، دست دراز كرد و بارديگر امويان، جنايتى در تاريخ انجام دادند
كه زمين بلرزيد.
مسلم، سپس از همه با شرط بندگى يزيد بيعت گرفت و هركه ابا كرد او را
بكشت.
مدائنى روايت كرده كه بعد از واقعهى حرّه، هزار زن بىشوهر، فرزند
زنا متولد كرده و آنها را «اولاد الحرّه» مىگفتند. قرمانى در اخبار الدّول آورده
است كه در اين واقعه، با هزار دختر باكره زنا كردند. اين واقعه را سنّى و شيعه در
كتب خود آوردهاند.
(ر. ك: تتمّة المنتهى).
157- مروان بن حكم
مروان بن حكم بن ابى العاص بن اميّه، معروف به ابن الطّريد (پسر
رانده شده) و ملقّب به وزغ (چلپاسه) و مشهور به خيط باطل به جهت بلندى قد و اضطراب
قامت. وى نسبت به خدا و رسول از دشمنترين مردم بود. پدرش حكم، عموى عثمان بود.
پيامبر او را با جماعتى از خانوادهاش به طائف تبعيد كرد. مادر حكم، زرقاء بنت
موهب است كه به نقل تاريخ ابن اثير از «ذوات الأعلام» و مشهور به زنا بوده است. وى
در ايّام عثمان از تبعيد برگشت و فتنهها ايجاد كرد تا باعث قتل عثمان شد. اهل
سنّت نامهى ممهور به مهر عثمان را بر قتل محمّد بن ابى بكر، بدو نسبت دهند. مروان
پسرش در جنگ جمل با عايشه بود و با تيرى طلحه را بكشت. بعد از فتح، اسير شد و امام
على (ع) او رها كرد.
بعد از واقعهى جمل، به معاويه پيوست، و حكومت مدينه يافت. مروان پس
از مرگ
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 293