نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 252
از حضرت خواست كه به كوفه بيايد، نامه را به عابس داد. عابس روز
عاشورا به شوذب كه از بزرگان شيعه بود گفت: امروز چه خواهى كرد؟ شوذب گفت: چه
مىكنم جزآنكه در راه فرزند دختر پيغمبر (ص) تا جان دارم فداكارى كنم. عابس گفت
گمان من دربارهى تو چنين بود، اكنون قدم به ميدان نه.
طبرى مىنويسد: چون عابس به ميدان آمد، ربيع بن تميم، از لشكر ابن
سعد كه در جنگها، عابس و مردانگى او را ديده بود، گفت: اى مردم اين شير شيران پسر
ابى شبيب شاكرى است، مبادا كسى به جنگ او بيرون رود. عابس مبارز مىخواست و كسى
اقدام نمىكرد. ابن سعد گفت: او را سنگباران كنند. عابس، چون سنگباران دشمن را در
ره دوست ديد زره از تن و خود از سر، دور كرد و در حملهاى بيش از دويست تن را
دنبال كرد، تا آنكه از هرطرف به او حمله كردند و او را به شهادت رساندند.
(ر. ك: طبرى. منتهى الآمال. سرمايهى سخن).
53- كربلاء
در وجه تسميهى كربلاء جغرافيدانها و مورّخان قديم بر يك قول
نيستند. ياقوت حموى در معجم البلدان آورده است كه كربلاء از «كربله» مشتق است به
معنى سستى در پاها.
مىگويند «جاء يمشي مكربلا» شايد اين نامگذارى به جهت زمين اين
ناحيه بوده است.
نيز گفتهاند: «كربلت الحنطة» يعنى گندم را پاك كردم و بيختم. و اين
نيز شايد به علّت نبودن ريگ و سنگ و كلوخ در اين سرزمين باشد. علامهى شهرستانى،
دربارهى اين كلمه گفته است: كربلاء از دو كلمهى «كوربابل» به معنى، مجتمع شهرى
يا روستايى بابلى تشكيل شده است. اب انستاس الكرملى زبانشناس عرب، مىگويد:
كربلاء لفظى است منحوت از دو كلمه (كرب) و (ال) يعنى: حرم خدا، سرزمين مقدّس خدا.
در مراصد الاطّلاع آمده است: كربلاء با مدّ، موضعى است كه حسين بن
على- رضى اللّه عنه- در آنجا به شهادت رسيد و آن در بريه، نزد كوفه بر جانب فرات،
واقع شده است.
(ر. ك: معجم البلدان. مراصد الاطّلاع. كربلاء قديما، مقاله دكتر
مصطفى جواد، مندرج در موسوعة
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 252