مسألة 9:
الدراهم الخارجة عن الاعتبار، أو المغشوشة المعمولة لأجل غشّ الناس، تحرم المعاملة
بها وجعلها عوضاً أو معوّضاً في المعاملات مع جهل من تدفع إليه، بل مع علمه
واطّلاعه أيضاً علي الأحوط لو لم يكن الأقوى، إلا إذا وقعت المعاملة علي مادّتها
واشترط علي المتعامل كسرها، أو كان موثوقاً به في الكسر؛ إذ لا يبعد وجوب إتلافها ولو
بكسرها؛ دفعاً لمادّة الفساد.
ترجمه: معامله با
درهمها- و پولهايى- كه از اعتبار خارج شده، و يا درهمهاى تقلّبى كه براى فريب
مردم ساخته شده است، حرام است اگر طرف معامله نداد كه پول، تقلّبى است، عوض يا
معوض قرار دادن آن در معاملات حرام است. بلكه در صورتى كه بداند و اطلاع داشته
باشد نيز بنابر احتياط [واجب]- اگر اقوى نباشد- حرام است؛ مگر اينكه معامله بر
ماده آنها واقع شود و با طرف شرط شود كه آنها را بشكند [و از بين ببرد] يا به او
اطمينان داشته باشد كه آنها را مىشكند. زيرا بعيد نيست كه به خاطر دفع ماده فساد،
اتلاف آنها واجب باشد، اگرچه اتلاف آنها شكستن باشد.
شرح: پنجمين
موردى كه شيخ اعظم در مكاسب ذكر كرده و از امورى دانسته است كه ماده
فساد هستند و جز حرام از آنها قصد نمىشود و داراى منافع حلال مهم نمىباشند و هم
غشّدار است- ك- ه صرفاً جه- ت فري- ب مردم ساخت- ه ش- ده است- درهم تقلّبى است.