قرشيه [30] بعد از شصت سالگى و غير قرشيه بعد از پنجاه سالگى يائسه مى‌شوند و الحاق زنى كه قرشيه بودنش مشكوك است، به غير قرشيه، مشكل است. و زنى كه بلوغش مشكوك است محكوم به عدم بلوغ است. و همچنين زنى كه يائسه بودنش مشكوك است حكم به عدم يائسه بودن او مى‌شود.

(1)

مسأله 1- اگر از دخترى كه بلوغش مشكوك است، خونى با صفات حيض خارج شود

پس اگر اطمينان به حيض بودن آن حاصل شود، بعيد نيست كه حكم به حيض بودن آن و بلوغ او شود. و اگر اطمينان پيدا نشد مسأله محلّ تأمل و اشكال است.

(2)

مسأله 2- حيض با شير دادن جمع مى‌شود.

و در اينكه با حاملگى جمع مى‌شود، دو قول است. و اقوا آنست كه زن باردار حيض مى‌بيند. اگر چه وقوع آن نادر است پس حكم مى‌شود به حيض بودن خونى كه حامله مى‌بيند در صورتى كه داراى شرائط و صفات حيض باشد اگر چه بعد از آشكار شدن حملش باشد. ليكن اگر از عادتش بيست روز بگذرد و خونى ببيند سزاوار نيست ترك احتياط كند، (يعنى) بين تروك زن حائض (كارهائى را كه حائض ترك مى‌كند) و اعمال مستحاضه جمع نمايد.

(3)

مسأله 3- وقتى كه خون حيض هر چند با انگشت و مانند آن خارج شود

، اگر چه به مقدار سر سوزن باشد، بدون اشكال صفت حيض پيدا شده و احكام آن مترتب مى‌شود.

همانطورى كه آلودگى باطن زن به خون حيض هر چند اندك باشد، بنحوى كه اگر پنبه را داخل نمايد، آلوده شود بدون اشكال در بقاء صفت حيض و استمرار آن كفايت مى‌كند اما اگر خون از محل خود به فضاى فرج رسيده باشد بنحوى كه مى‌توان آن را با انگشت و مانند آن بيرون آورد ولى هنوز بيرون نيامده باشد، آيا صفت حيض پيدا شده و احكام آن مترتب مى‌گردد يا نه؟ محل تأمل و اشكال است. پس احتياط را ترك نكند و بين تروك زن حائض و افعال زنى كه در حال پاكى است جمع نمايد و در اين بعيد نيست كه جايز باشد خون را و لو بوسيله‌اى بيرون آورد و احكام حائض را اجراء نمايد.

(4)

مسأله 4- اگر در اصل بيرون آمدن خون شك كند حكم به عدم آن مى‌شود.

همچنين اگر شك كند آنچه خارج شده، خون است يا از فضولات ديگر، محكوم به طهارت از حدث و خبث است و اگر بداند آنچه بيرون آمده خون است و ليكن مردد باشد بين اينكه از مجراى طبيعى بيرون آمده يا از جاى ديگر، تنها محكوم به طهارت از حدث مى‌باشد. و در اين سه صورت جستجو لازم نيست. و اگر بداند خون (از رحم) خارج شده و ليكن مشتبه باشد صورى دارد كه حكم آنها در مسائل بعد معلوم مى‌شود.

(5)

مسأله 5- اگر خون حيض با خون بكارت مشتبه شود

، مانند آنكه پرده بكارت پاره شده‌