نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 1 صفحه : 243
______________________________
[55] ناشزه زنى است كه حتى در مواردى كه لازم
است، از شوهر اطاعت نكند.
[56]
گياهى خوشبو و خشك است.
[57] از
پارچههاى يمنى است كه برد هم گفته مىشود.
[58]
استخوان بالاى سينه كه از گودى گلوگاه تا شانه ادامه دارد.
[59]
كفشى كه روى پا را نمىپوشاند مانند بعضى از كفشبنديها.
[60]
كفشى كه روى پا را مىپوشاند كه سابقا از چرم درست مىكردند.
[61]
مخلوطى است از آهك و خاكستر يا ريگ.
[62] دو
استخوان برجستهاى كه در دو طرف پايين گردن قرار گرفتهاند.
[63] اهل
كتابى كه تحت الحمايه حكومت اسلامى است.
[64]
حربى يعنى كافرى كه با مسلمين جنگ مىكند.
[65]
مرتد فطرى يعنى كسى كه از پدر يا مادر مسلمان متولد شده و بعد از بالغ شدن و
مسلمان بودن از اسلام انحراف پيدا كند.
[66]
استحاله اينست كه حقيقت چيزى تغيير يابد مثل آنكه سگ در نمكزار تبديل به نمك شود.
[67]
براى توضيح بيشتر به مسأله 2 و 4 و 5 شرايط وضوء مراجعه شود.
[68]
نحر: كشتن مخصوص شتر است.
[69] و
(70) به فرهنگ لغات مراجعه شود.
[71] ذو
اليد يعنى كسى چيزى را در اختيار دارد و شرح آن در مسأله 6 خواهد آمد.
[72] علم
اجمالى مثل آنكه علم پيدا كند كه يا ظرف و يا لباس نجس است پس نجس بودن يكى از
اينها قطعى است و ليكن مشخص نيست كه كدام يك از اينها است.
[73] علم
تفصيلى مثل آنكه بطور مشخص علم پيدا كند مثلا ظرف نجس است.
[74]
بيّنه عبارت از دو يا چند نفر عادل است كه شرعا با شهادت آنها موضوعات ثابت
مىشود.
[75]
اصل، عبارت از وظيفهاى است كه شارع مقدس براى شخص بىخبر از واقع، قرار داده است
مانند اينكه هر چيزى كه پاكى و نجاست آن را ندانى پاك است.
[76]
جروح زخمهائى است كه از بيرون بر بدن وارد گردد مانند بريدگى با چاقو و شكافتگى در
اثر ضربه، و قروح زخمهائى است كه از داخل بدن سرچشمه گرفته باشد مانند دمل، زرد
زخم و ...
[77] به
فرهنگ لغات مراجعه شود.
[78] به
اندازه يك اشرفى است.
[79]
علفى بوده است كه سابقا با آن لباس مىشستهاند.
[80]
قدم، قسمتى از پا است از ساق به پايين كه كف آن هنگام راه رفتن بر زمين قرار
مىگيرد.
نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 1 صفحه : 243