(1)

مسأله 3- مشكدان آهو در صورتى كه جان داشتن آن احراز شود

اگر از آهوى زنده يا از مردار آن جدا شود قبل از آنكه برسد و مستقل شود و جان از آن بيرون آيد- با اينكه آهو هنوز زنده است- بنا بر اقوا نجس است و اما اگر به حدى رسيده باشد كه بايد كنده شود بنابر اقوا پاك است- چه از آهوى زنده جدا شده باشد يا از مردار آهو- و در صورتى كه جان داشتن آن مشكوك باشد محكوم به طهارت است، ولى اگر جان داشتن آن معلوم و «رسيدن» آن به حدّ مذكور مشكوك باشد محكوم به نجاست است.

و اما مشك آن در تمام اين فرضها بدون اشكال پاك است مگر آنكه رطوبت چيزى كه محكوم به نجاست است به آن سرايت كند كه در اين صورت پاك بودنش خالى از اشكال نيست و در صورتى كه سرايت، معلوم نباشد محكوم به طهارت است.

(2)

مسأله 4- چيزهائى از قبيل: گوشت، پيه و پوست كه از دست مسلمان و بازار مسلمين گرفته مى‌شود

در صورتى كه ندانيم كه قبلا دست كافر بوده، محكوم به طهارت است اگر چه ذبح شرعى آن را نداند. و همچنين است چيزى كه در سرزمين مسلمين پيدا شود. و اما وقتى بدانيم كه قبلا دست كافر بوده چنانچه احتمال داده شود مسلمانى كه از كافر گرفته حتما تحقيق كرده و ذبح شرعى آن را احراز نموده است بلكه بنابر احتياط واجب، مسلمان با آن كارى را كه با ذبح شرعى شده انجام مى‌شود، انجام داده، آن هم محكوم به طهارت است. و اما اگر بداند مسلمان، تحقيق نكرده از كافر گرفته، بنابر احتياط واجب بلكه بنابر اقوا بايد از آن اجتناب نمود.

(3)

مسأله 5- اگر مسلمان گوشت يا پيه يا پوست را از كافر يا از بازار كفار بگيرد

و نداند كه از حيوان خون جهنده‌دار است يا از غير آن، مثل ماهى و مانند آن است، اگر چه ذبح شرعى شدن آن را احراز نكند، محكوم به طهارت است ولى نماز در آن جايز نيست.

(4)

مسأله 6- اگر چيزى از كفار يا از بازار آنها گرفته شود

و معلوم نباشد كه از اجزاء حيوان است يا از غير حيوان مادامى‌كه ملاقات آن با نجاست سرايت‌كننده، معلوم نباشد، محكوم به طهارت است حتى نماز هم در آن صحيح است. و از اين قبيل است پلاستيك و شمعى كه اين زمانها از بلاد كفار آورده مى‌شود براى كسى كه از حقيقت آنها اطلاع ندارد (پاك مى‌باشند).

(5) پنجم: خون حيوانى كه خون جهنده دارد بر خلاف خون غير آن مانند ماهى، پشه‌