از سليمان
بن خالد، از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:
در
كتاب على آمده است كه يكى از پيامبران سوى پروردگارش درباره قضاوت شكوه كرد ...[1]
اين
گونه روايات، تأكيدى است بر اينكه كتاب حضرت على عليه السلام دائرة المعارفى بود
كه علوم دينى و دنيوىاى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا آورد، در
بر داشت؛ چراكه اخبار انبيا و امّتهاى پيشين در كتاب حضرت على عليه السلام وجود
داشت[2]، و آن
حضرت آنها را از ميان دو لبِ پيامبر صلى الله عليه و آله تدوين كرد.
[2] . ابن اذَينه از بُرَيد عجلى نقل مىكند كه گفت از
امام باقر عليه السلام درباره اين آيه پرسيدم: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ
تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ
تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ[ نساء/ 58]( خدا شما را فرا مىخواند به اينكه امانتها
را به اهلش بسپاريد و هنگام داورى ميان مردم عدالت ورزيد)، امامعليه السلام فرمود:
إيّانا عَنَي، أن يُؤَدِّي الأوّل إلي الإمام الّذي بعدَه الكُتُب والعلم
والسِّلاح؛ طرفِ خطاب آيه ما هستيم! بايد امامِ اول به امام بعد از خود، كتابها و
علم و سلاح را تقديم دارد.
علّامه مازندرانى در شرح اصول
كافى( جلد 6، ص 84) مىنويسد:
مقصود از« كُتُب»، كتابى است كه
على بن ابى طالب عليه السلام آن را گرد آورد؛ و« جَفْر ابْيَض» كه در آن زبورِ
داود و توراتِ موسى و انجيل عيسى و صحف ابراهيم هست؛ و« مصحف فاطمه عليها السلام»
كه هنگام نزول جبرئيل سوى آن حضرت، حضرت على عليه السلام آن را نوشت و جبرئيل از
آنچه تا روز قيامت رخ دهد خبر داد و همه آنچه مردم نياز دارند در آن مىباشد؛ و«
جامعه» كه كتابى است با املاى رسول خدا صلى الله عليه وآله، حضرت على عليه السلام
به خط خود آن را نوشت؛ و« جَفْر» كه در بر دارنده علم انبيا و اوصيا و عمل علماى
پيشين است؛ و صحيفهاى كه جبرئيل امين درباره وصيّت از نزد پروردگار جهانيان آورد.
و مراد از« علم»، علم مختص به امام است؛ يعنى علمِ گذشته و حال و آينده تا روز
قيامت. منظور از« سلاح»، سلاح پيامبر صلى الله عليه وآله مىباشد؛ مانند كلاه خود،
سپر، پرچم، پيراهن، شمشير، انگشتر و جز آن ...