responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 557

6. انحصار عمل به قرآن‌

به عنوان جايگزين حديث پيامبر يا توجيه منع از تدوين، ابوبكر و عمر اين سخن را مطرح ساختند كه «ميان ما و شما كتاب خدا هست!»، «كتاب خدا ما را كافى است»، «كتاب خدا را هرگز به چيزى نمى‌پوشانم»؛ چراكه با اين نقشه مى‌توانستند از تعبّد به نصوص سنّت، بگريزند و آزادى عملِ بيشترى به دست آورند.

7. اجازه اجتهاد و قياس‌

از آنجا كه عمر دريافت درباره مسائل بسيارى، احاديثى سراغ ندارد، ضرورى ديد كه به خود و صحابه اجازه دهد كه به اجتهاد بپردازند و قياس و مصلحت و ... مبانى اساسى در قانون‌گذارى اسلامى باشد.

8. تلاش براى انحصار اجتهاد

اجتهاد- با اين وسعت- در ميان صحابه رواج يافت، آرا و نظرات گوناگون و مختلفى پديد آمد و ترجيح رأيى بر رأى ديگر دشوار شد. همين امر خليفه را برانگيخت كه به منبر رود و صحابه را از اختلاف برحذر دارد، نيز به كسانى كه نزدش گرد آمده بودند گفت: «ما داناى شماييم! از شما مى‌گيريم و بر شما بازمى‌گردانيم»[1].

تأكيد بر سيره ابوبكر و عمر در «شورا» و اجازه عثمان و معاويه در اكتفا به احاديثى كه در عهد عُمَر به آن عمل شده است، و فرمان عمر بن عبدالعزيز به حصر تدوين به سنّت ابوبكر و عمر (نه غير آن دو)[2] و ... دلالت مى‌كند بر اينكه نظرات ابوبكر و عُمَر به صورت سنّت عملى درآمد، و اجتهاد آن دو، اصل سومى در تشريع اسلامى شد كه خود شيخين ادعاى آن را نداشتند.


[1] . همان.

[2] . حاجب بن خليفه بُرجُمى مى‌گويد: عمر بن عبدالعزيز را ديدم كه در زمان خلافتش براى مردم خطبه مى‌خواند و مى‌گفت:« بدانيد! آنچه را پيامبر و دو صاحبش‌[ ابوبكر و عمر] سنّت كردند، دين ماست. به همان بسنده مى‌كنيم؛ و آنچه را ديگران گفتند، به كنارى مى‌نهيم!»( حلية الأولياء 5: 298؛ تاريخ الخلفاء 1: 241).

نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 557
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست