اينكه على فرمود:
«إذا رأيتموه قد ارتحل فارتحلوا»؛
يعنى با او بكوچيد در حالى كه براى عُمْرَه لبّيك مىگوييد، تا بداند شما سنّت را بر قولِ او مقدّم مىداريد، و در مقابل سنّت، از او اطاعت نمى كنيد[1].
و در خبر ديگر آمده است:
چون على ديد كه عثمان از متعه و جمع ميان حج و عمره نهى مىكند، به خاطر انجام حج و عمره- با هم- ندا داد.
عثمان گفت: آيا با اينكه من از آن نهى كردم، اين كار را مىكنى؟
على گفت: سنّت رسول خدا را به خاطر احدى از مردم وانمىگذارم[2].
سندى در حاشيه بر اين حديث مىنگارد:
يعنى همه مردم را از اين كار باز مىدارم (چنان كه عمر آنان را نهى كرد) تو چگونه اين كار را مىكنى و با امر خليفه مخالفت ميورزى؟
على اشاره كرد به اينكه در آنچه بر خلاف سنّت باشد (براى دانايان به سنّت) طاعتى براى احدى نيست؛ والله أعلم (و داناى حقيقى خداست)[3].
و در متن سوّمى هست:
على فرمود: مىخواهى از كارى كه رسول خدا انجام داده، نهى كنى؟!
عثمان گفت: مرا به حال خود واگذار!
على فرمود: نمىتوانم [بر اين رويه] رهايت سازم.
[1] . حاشيه سندى بر نسائى 5: 152.
[2] . سنن نسائى 5: 148، حديث 2723.
[3] . حاشيه سندى 5: 149.