responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 233

* قاضى نعمان به سندش از محمّد بن قَيْس، از پدرش، آورده است كه گفت: نزد اعْمَش بوديم از اختلاف [مردم در احكام‌] سخن به ميان آمد، اعْمَش گفت: من مى‌دانم از كجا اختلاف رخ داد!

پرسيدم: از كجا؟

گفت: جاى ذكرش اينجا نيست.

پس از آن در جايى خلوت، اين ماجرا را برايش بازگفتم و خواستم كه مرا از واقعيّت آگاه سازد.

گفت: آرى، كسى ولى امرِ اين امّت شد كه عالم [و آگاه به احكام دين‌] نبود، سؤال شد [پاسخ را نمى‌دانست و به صحابه روى آورد و] از مردم مى‌پرسيد، آنان جواب‌هاى مختلف مى‌دادند [به اين ترتيب آراى گوناگون رواج يافت و ميان مردم اختلاف در احكام پديد آمد][1].

صحابه و اخذ حديث از پيامبر صلى الله عليه و آله‌

ابن حَزم و ديگر بزرگان اشاره كرده‌اند كه زندگى و سختى روزگار، به صحابه فرصت نمى‌داد كه از علم پيامبر بيشتر استفاده كنند، ابن حَزْم مى‌نويسد:

هركس مى‌داند كه: صحابه گرداگرد رسول خدا در مدينه گرد آمده بودند و در تنگناى شديد قرار داشتند و در پى تأمين نيازهاى زندگى‌شان برمى‌آمدند.

گرسنگى، پيامبر و ابوبكر و عمر را از خانه درآورد.

بعضى مشغولِ معامله در بازار بودند و بعضى در حال رسيدگى به نخل‌هايشان.

هر وقت كمترين فرصتى مى‌يافتند، طائفه‌اى نزد رسول خدا حضور مى‌يافتند.

اينها حقايقى انكارناپذيرند، ابو هُرَيْرَه مى‌گويد:


[1] . شرح الاخبار 1: 196؛ در كتاب سليم بن قيس 2: 105، حديثى نزيك به اين، آمده است.

نام کتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها نویسنده : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست