نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 9
پيش گفتار
يكى
از شبهاتى كه در بحث امامت بر اساس بينش تشيع مطرح است، ناسازگارى اين باور با
سيره و روش امير مؤمنان على (ع) است.
گفته
مىشود آنچه از سيره آن گرامى ثابت است معاشرت و عدم منازعه وى با خلفا، پرهيز از
درگيرى آن حضرت با آنان، نامگذاشتن برخى از فرزندان خويش را به نام آنان،
خيرخواهى و شركت آن حضرت در مشورت و وصلت با آنان است و اين حاكى از پذيرش خلافت
آنان از ناحيه آن حضرت و مشروعيت خلافت آنان است.
جزوه
حاضر تحقيق و بررسى فشردهاى پيرامون اين مسئله و پاسخ به شبهه مذكور است.
در
اين جزوه كيفيت روابط آن حضرت با صحابه و خلفا و خانوادههاى آنان مورد بحث و
بررسى قرار گرفته است.
پيش
از اين كه به بررسى اين موضوع بپردازيم، لازم است چند مسئله يادآورى شود:
1.
شيعه اماميه گرچه به پيروى از كتاب و سنت مانند برخى از دانشمندان اهلسنت)[1]
(به اين اصل كه همه صحابه از عدالت
[1] . مانند مازرى كه ذهبى در سير اعلام النبلاء/ ج 20/
ص 104 درباره وى مىگويد: المازرى الشيخ الامام العلامة البحر المتفنّن هو آخر
المتكلمين من شيوخ الافريقية// بتحقيق الفقه والاجتهاد و دقة النظر ... لم يكن فى
عصره للمالكية فى اقطار الارض افقه منه»؛ ترجمه: مازرى شيخ، امام، علامه، دريايى
از علوم و فنون و آخرين متكلم از شيوخ آفريقا در فقه و اجتهاد و دقت نظر است و در
زمان خود در ميان مالكيه، افقه از او سراغ نداريم.
نام کتاب : روابط متقابل خلفا با خاندان پيامبر نویسنده : كاردان، رضا جلد : 1 صفحه : 9