مراقبت از
وجود مقدس پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم آغاز گرديد. وى با جان و مال و
موقعيتى كه داشت از همان دوران كودكى حضرت، از وى مراقبت و در دوران زندگىاش با
دست و زبان، او را يارى مىداد تا پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به سن
كمال و به مقام نبوّت رسيد و رسالت خويش را آشكار ساخت.[1]
2.
نخستين سفر به شام
رسم
بازرگانان قريش بر اين بود كه هر سال براى تجارت و بازرگانى، به مركز بازرگانى آن
زمان، يعنى شام، رهسپار، مىشدند. ابو طالب نيز تصميم به انجام اين سفر گرفت، ولى
به دليل بيم و ترسى كه از دشوارى سفر و خطرهاى عبور از صحرا بر جان پيامبر داشت،
در انديشه همراه بردن آن حضرت نبود، اما از آنجا كه شاهد پافشارى برادرزاده خود
بود و مىديد هنگام جدايى از عمو، اشك در چشمان مباركش حلقه زده، در لحظه سفر
تصميم خود را عوض كرد و اين نخستين سفر رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به
همراهى عمويش به شام تلقى مىشد. پيامبر در اين سفر بر وضعيت سفر از طريق صحرا
اطلاع حاصل كرد و با راههاى حركت كاروانها آشنا گرديد.
در
اين سفر بحيراى راهب، با پيامبر ديدار كرد و نشانههاى آخرين پيامبرى را كه حضرت
عيسى عليه السّلام به ظهور وى نويد داده بود، در او مشاهده كرد. زيرا وى به تورات
و انجيل و ديگر منابعى كه بر ظهور وجود مقدس پيامبر خاتم مژده داده بود، آشنايى
كامل داشت. بحيرا به عموى وى ابو طالب توصيه كرد آن حضرت را به مكّه بازگرداند و
براى مراقبت از وجود مبارك وى از سوءقصد يهوديان،[2]
احتياط لازم را به كار ببرد. بدينترتيب، ابو طالب به اتفاق برادرزاده خود رسول
خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به مكّه بازگشت.
[1] . مناقب آل ابى طالب 1/ 35؛ تاريخ يعقوبى 2/ 14.
[2] . سيره ابن هشام 1/ 194؛ الصحيح من سيرة النبى 1/
91- 94.