حاكميّت
اسلام بر جزيرة العرب، به روشنى پديدار شد و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و
سلم قبل از اتمام حجت و بيمدادن مردم، هيچگاه به اعمال قدرت و جنگ متوسل نمىشد
بلكه جنگ مسلمانان در بيشتر درگيرىها، جنبه دفاعى داشت، وانگهى برخى از قدرتهاى
شرك، جز با زور و قدرت و تهديد و بيمدادن، گوش حق شنوا نداشتند و به راه راست
رهنمون نمىشدند.
زمانى
كه مسلمانان به مركز دولت خود- مدينه منوره- بازگشتند، رسول اكرم صلّى اللّه عليه
و اله و سلم دستههايى از سپاهيان خود را جهت پاكسازى سرزمين اسلامى از پايگاههاى
بتپرستى، به گوشه و كنار اعزام داشت.
بهسبب
پيروزىهاى پياپى و قدرتى كه مسلمانان به دست آورده بودند و همه قبايل و سران
جزيرة العرب با گوش شنوا نداى اسلام و اهداف روشن آن را شنيدند، ازاينرو، براى
اظهار اسلام خود نمايندگان خود را به صورت هيئتى به حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه
و اله و سلم، در مدينه فرستادند پيامبر اسلام از اين نمايندگان استقبال كرد و در
حق آنان نيكى رواداشت و افرادى را به ديار آنان فرستاد تا دستورات اسلام را به
آنان بياموزند. لذا آن سال «عام الوفود» (سال ورود هيئتها) ناميده شد.
اسلام
آوردن قبيله ثقيف
شرايطى
كه نصرت الهى بر آن حاكم بود، هر انسان عاقلى را وامىداشت تا در كار خود بينديشد
و در راستاى درك مفاهيم اسلام، عقل خويش را داور