ساخت و با
آنان پيمان عدم تعرّض بست و از بيم اينكه مبادا فرمانرواى «دومة الجندل» در هجومى
ديگر دست همكارى به روميان دهد، خالد بن وليد را به سوى آنان گسيل داشت. و
مسلمانان در اين درگيرى موفق شدند فرمانرواى آنان را دستگير كنند و غنيمتهاى
فراوانى با خود همراه بياورند[1].
نقشه
ترور پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم
رسول
اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم و مسلمانان پس از اقامتى بيش از ده روز در تبوك،
به مدينه بازگشتند. در اين فاصله شيطان، جمعى از كسانى را كه به خدا و رسول او
ايمان نياورده بودند به وسوسه انداخت و تصميم به ترور رسول خدا صلّى اللّه عليه و
اله و سلم گرفتند. نقشه آنان اينگونه بود كه هنگامى رسول خدا صلّى اللّه عليه و
اله و سلم از نزديك آنها عبور مىكند شتر او را رم دهند تا حضرت در درّه موجود در
مسير راه سقوط كند.
سپاه
اسلام به گردنه (بين مدينه و شام) كه رسيد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم
فرمود:
هريك
از شما بخواهد مىتواند مسير خود را از وسط درّه كه وسيعتر است انتخاب كند. و
خود، راه گردنه را برگزيد، مهار شتر حضرت در دست عمار ياسر بود و از پشتسر حذيفه
يمانى شتر را مىراند.
رسول
اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم در روشنايى مهتاب، سواران نقابدارى را مشاهده
كرد كه در حركتى مشكوك از پشتسر، خود را به وى رساندند. حضرت به خشم آمد و بر
آنها بانگ زد و به حذيفه فرمان داد شتران آنها را دور كند؛ رعب و وحشت بر سواران
چيره شد و دريافتند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم از تصميم و توطئه
آنها آگاه شده است ازاينرو، بهسرعت گردنه را ترك كردند تا به ميان مردم رفته و
هويّت آنها مشخص نشود.