سرزمينتان
بازگردانيد؟ به خدايى كه جانم در دست اوست! اگر هجرت در كار نبود من نيز فردى از
انصار بهشمار مىآمدم و اگر همه مردم به راهى بروند و انصار در راهى ديگر گام
بردارند، من مسير انصار را انتخاب خواهم كرد.[1]
اين
كلمات، احساس و عواطف انصار را برانگيخت و دريافتند كه در تصوّر خود نسبت به رسول
خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم دچار اشتباه شدهاند ازاينرو، همه گريه كنان
عرضه داشتند: اى رسول خدا! ما به همان سهم خويش راضى هستيم.
پيامبر
صلّى اللّه عليه و اله و سلم در ماه ذى قعده به اتفاق همراهان خود از جعرانه
رهسپار مكّه گرديد و پس از انجام عمره از احرام خارج شد و با گماردن عتاب بن اسيد
و معاذ بن جبل بر مكّه، به اتفاق مهاجران و انصار، متوجه مدينه شد[2].
دولت
اسلامى به نظامى تبديل شد كه همه قدرتها از آن حساب مىبردند و مسلمانان بايد به
حراست از مرز و بوم و سرزمين اين نظام مىپرداختند تا رسالت اسلامى به سراسر گيتى
راه يابد.
رسول
خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم مسلمانان را از سراسر نقاط سرزمين دولت اسلامى
جهت آمادگى براى جنگ با روم فراخواند، زيرا اخبار و اطلاعات رسيده تأكيد داشت كه
روميان خود را براى حمله به جزيرة العرب و ساقط كردن دولت و از بينبردن دين
اسلام، مهيا ساختهاند. اتفاقا آن سال با خشكسالى و كمبود محصولات و تابستانى گرم،
مصادف شد كه خود، بر دشوارى خروج از شهر و رويارويى با دشمن نيرومند و كارآزموده،
كه از سازوبرگ و نيروى فراوانى
[1] . سيره نبوى 2/ 496؛ به مغازى 3/ 948 مراجعه شود.