نبىّ
اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم پانزده روز در مكّه بهسر برد و پس از گذشت
برههاى طولانى از شرك و بتپرستى، دورانى نوين از توحيد و يكتاپرستى را در اين
شهر آغاز نمود. مسلمانان غرق در شادى و سرور بودند و امنيّت و آرامش بر ام القرى
حاكميّت يافت. به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم خبر رسيد كه قبيله هوازن و
ثقيف مهياى نبرد با اسلام شدهاند با اين پندار كه خواهند توانست كارى را كه ديگر
نيروهاى شرك و نفاق قادر بر انجام آن نشدهاند، عملى سازند و اسلام را به نابودى
بكشانند. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم تصميم گرفت براى رويارويى با آنان
از شهر خارج شود ولى با شيوهاى كه حضرت در هر فتح و پيروزى داشت، قبل از خروج خود
به تحكيم پايه و اركان اداره شهر مكّه پرداخت. «معاذ بن جبل» را براى آموزش قرآن و
احكام اسلام و «عتاب بن اسيد» را براى نمازگزاردن و اداره امور مردم، بر شهر مكّه
گمارد.
آن
حضرت با دوازده هزار رزمنده كه مسلمانان تا آن روز نظير آن را سراغ نداشتند از
مكّه خارج گرديد و همين فزونى نيرو، سبب غرور و غفلت مسلمانان گرديد تا آنجا كه
ابو بكر گفت: اگر، امروز با قبيله شيبان نيز رويارو شويم، از حيث نفرات، شكست
نخواهيم خورد[2].
قبيلههاى
«هوازن» و «ثقيف» با يكديگر همپيمان شده و با تمام تجهيزات به اتفاق زنان و
كودكان خويش از طائف بيرون آمده و براى زمينگير كردن مسلمانان موضع گرفتند. با
رسيدن پيشقراولان سپاه مسلمانان به آن منطقه، دشمن موفق شد آنان را مجبور به فرار
سازد بهگونهاى كه ساير نيروهاى