در
اين برهه، رخداد سير به آسمانها و معراج، رسول اكرم را در مسير طولانى مقاومت،
پابرجا ساخت كه در پى سالها تلاش و پايدارى، برايش ارج و احترام بهشمار مىآمد و
به جهت روبرو شدن با رنج و دشوارىهاى مرارت بارى كه از قدرتهاى شرك و گمراهى
ديده بود، تاج افتخارش تلقى مىشد.
خداوند
او را به دل آسمانها بالا برد تا زوايايى از عظمت فرمانروايى مبهوت كنندهاش را
در فراخناى هستى، بدو بنماياند و وى را بر رازهاى جهان آفرينش و سرنوشت انسان نيك
و بد آگاه سازد.
اين
رويداد در عين حال به منزله ارزيابى توان ياران او بهشمار مىآمد كه تا چه پايه
در جهت ابلاغ رسالت و تربيت انسان شايسته، در كنار پيامبر و رهبرشان مبارزه
مىكردند و براى انسانهاى ضعيف النفس و سست عنصر، آزمونى دشوار محسوب مىشد.
قريش،
قادر بر درك مفاهيم بلند مسأله سير در آسمانها نبود و رسول اكرم صلّى اللّه عليه
و اله و سلم نيز در اين خصوص با آنها سخنى نگفت تا خود، از جنبههاى مادّى معراج
و امكان عملىشدن و دلايل آن، پرسان شدند و برخى از آنها اظهار مىداشتند: به خدا
سوگند! كاروانها، مسير بين مكّه و شام را يك ماه رفت و