responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 134

شدند، خداوند موريانه را بر پيمان‌نامه آويخته‌شده قريش در داخل كعبه گمارد و اين حشره، همه پيمان‌نامه به جز كلمه (باسمك اللهم) را خورد.

رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم عمويش ابو طالب را از جريان آگاه ساخت و او به اتفاق پيامبر به مسجد الحرام آمد و سران قريش با ديدن آنان به تصور اين‌كه تسليم و عقب‌نشينى، آن‌ها را به دست برداشتن از موضعشان در قبال رسالت واداشته، از آنان استقبال كردند. ابو طالب رو به آنان كرد و گفت: برادرزاده‌ام به من خبر داده كه خداوند موريانه را بر پيمان‌نامه شما گمارده و به جز نام خدا، بقيه آن را خورده است. اگر او در سخنش راستگو باشد، بايد از انديشه نارواى خود در مورد او دست برداريد و اگر دروغ گفته باشد، من او را تسليم شما خواهم كرد ... در پاسخ گفتند، به انصاف سخن گفتى وقتى پيمان‌نامه را گشودند، ماجرا همان‌گونه كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم خبر داده بود، رخ نمود لذا از فرط شرمندگى سرافكنده شدند.[1]

نيز روايت شده برخى از مردان و جوانان قريش با اظهار ناخرسندى از ماجراى قطع رابطه و رنج و دشوارى‌هايى كه بنى هاشم در شعب متحمل مى‌شدند، با خود پيمان بستند عهدنامه قريش را پاره كنند و به محاصره پايان دهند و با افراد سرسخت آنان، رويارو شوند، ازاين‌رو، همين‌كه پيمان‌نامه را گشودند، اثرى از نوشتار آن‌كه توسط موريانه خورده شده بود، نيافتند.[2]

به‌هرحال، خداوند يك‌بار ديگر قريش را به خوارى و ذلّت كشاند ولى با اين همه، از دشمنى با رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم دست برنداشتند.


[1] . تاريخ يعقوبى 2/ 21؛ طبقات ابن سعد 1/ 173؛ سيره نبوى 1/ 377.

[2] . سيره نبوى 1/ 375؛ تاريخ طبرى 2/ 423.

نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست