نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 78
است كه
اكنون به برخى از اين افراد اشاره مىكنيم.
رجال
شيعه در «صحيح بخارى»
ذهبى
در مورد على بن هاشم[1] مىگويد:
ابن معين و غيرش او را ثقه دانستهاند و ابوداود گفته است: او ثبت و شيعه است و
بخارى او را ترك كرده است. بخارى از روايت حديث رافضه فراوان اجتناب مىكند، گويا
او از تقيهاى آنها مىترسد، ولى او را نمىبينيم كه از قدريه و خوارج و جهميه
اجتناب داشته باشد.[2] (البته
بايد توجه داشته باشيم كه بخارى از على بن هاشم در «ادب المفرد، ح 551 و يا 569»
در برخى چاپها، حديث روايت كرده است.)
اين
سخن ذهبى را نقل كرديم تا روشن گردد كه منظور از رافضه در زبان آنها همان شيعه
است و در مقام طعن و اتهام بىجا عبارت رافضى را در مورد پيروان مكتب اهل بيت
عليهم السلام به كار مىبرند. و همچنين دليل ديگر بر اينكه شيعه در تعبير اهل سنت
به پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام و معتقدين به امامت و رهبريت اهل بيت اطلاق
مىشود، اين است كه اولا: براى نمونه در باره على بن هاشم نيز در شرح حالش در
«تهذيب التهذيب» تنها گفتهاند كه او شيعه و برخى شيعهاى غالى گفتهاند و كسى او
را رافضى نگفته است. ثانيا: امروزه به خصوص وهابىها هر جا نتوانستند احاديث فضائل
اهل بيت عليهم السلام را تضعيف كنند، وجود رجال شيعه در سند آن را كه حتى از
بزرگان محدثين هستند، علت ضعف قرار مىدهند و مىگويند: اين در تأييد مذهبش است و
.... البته ما دلائل بيشتر در باره شيعيان در كتاب «امام على و شيعيانش» ذكر كرديم
كه نياز به ذكر آنها دراينجا نيست و براى اشنايى بيشتر به آن مراجعه شود.
با
اين بيان اكنون ببينيم كه بخارى از كسانى كه آنها را كافر و بدتر از يهود و نصارى
دانسته