بيعت گرفت مروان گفت: (اين) سنت ابوبكر و عمر است. عبدالرحمن گفت: (بلكه اين) سنت هرقل و قيصر است. مروان گفت: اين همان كسى است كه خدا درباره‌اش چنين نازل فرمود: «وكسى كه به والدينش اف گفت» اين سخن به عائشه رسيد، و گفت: به خدا سوگند مروان دروغ گفت و اين آيه ربطى با عبدالرحمن ندارد ..، ولى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله (پدر) مروان را لعن فرمودند در حالى كه مروان در صلبش بود و مروان پاره‌اى از لعنت خداست.

پس باز هم ملاحظه مى‌كنيد كه بخارى چگونه در اين خبر نيز تصرف كرده و حقايق را پنهان نموده است.

12. حذف فرار شيخين از يهوديان خيبر

چنان‌كه در شرح حال قيس بن ابى‌حازم به مناسبت اشاره شد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى فتح خيبر پرچم اسلام را به دست ابوبكر دادند و او همراه جماعتى رفت و فرار كرد و برگشت، سپس پرچم را به عمر بن خطاب دادند و او نيز با فرار برگشت در حالى كه او همراهانش را مقصر و متهم مى‌كرد كه آن‌ها سبب شدند كه فرار كرديم و همراهانش عمر را مقصر در فرار معرفى مى‌كردند. وقتى كار به اين فرارهاى مكرر كشيد مسلمين نگران شدند و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: فردا پرچم را به كسى مى‌دهم كه خدا و رسولش را دوست دارد وخدا و رسولش نيز او را دوست دارند و او بدون پيروزى برنخواهد گشت و او اهل فرار نيست و .... سپس پرچم را به اميرالمؤمنين عليه السلام دادند.

بخارى‌[1] داستان خيبر را از سهل بن سعد و سلمه بن الاكوع مختصر روايت كرده و

[1] . صحيح بخارى، كتاب الجهاد والسير، باب: دعاء النبى صلى الله عليه و آله الناس وباب فَضْلِ مَنْ أَسْلَمَ عَلَى يَدَيْهِ رَجُلٌ ح 2942 و 2975 و 3009 و 3701 و 3702 و 4209 و 4210.