تصريح به ناصبى بودنش نشده است، ولى به دو دليل او نيز ناصبى است:

1. اكثر كسانى را كه گفته‌اند كه او عثمانى است تصريح كرده‌اند كه ناصبى است. 2. ذهبى در شرح حال معاويه بن حديج صحابى دو خبر نقل كرده كه معاويه بن حديج به خاطر جلب رضايت معاويه بن ابى‌سفيان در سب و دشنام اميرالمؤمنين عليه السلام افراط مى‌كرده است. سپس ذهبى بلافاصله در باره او مى‌گويد: اين (معاويه بن حديج) عثمانى بود.[1] با اين بيان روشن مى‌شود كه اهل سنت به ناصبى‌ها گاهى شايد به خاطر احترام آن‌ها عثمانى اسم گذاشته‌اند؛ چون تعبير ناصبى در باره آن‌ها شايد برايشان خوش‌آيند نباشد. پس ناصبى بودن ابوحصين نيز با در نظر گرفتن سخن ذهبى روشن مى‌شود.

5. برخى انكار حديث متواتر را كفر دانسته‌اند. با اين حال چنان‌كه ملاحظه كرديد امام بخارى نه تنها بر كوتاهى خود در عدم اخراج اين حديث در صحيحش اكتفا نكرده، بلكه در صدد انكار اين حديث شريف نيز برآمده است.

امام بخارى و حديث ثقلين‌

حديث ثقلين يكى ديگر از احاديث متواتر در امامت و رهبرى اهل بيت عليهم السلام است كه امام بخارى خود مستقيم به انكار آن اقدام كرده است. ايشان در تاريخ صغيرش مى‌گويد:

قال أحمد فى حديث عبد الملك عن عطية عن أبى سعيد، قال النبى صلى الله عليه و آله:

تركت فيكم الثقلين أحاديث الكوفيين هذه مناكير؛[2]

احمد در مورد اين حديث كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من بين شما دو چيز گرانبها مى‌گزارم، گفت: اين از احاديث اهل كوفه بوده و منكر است.

در مورد اين حديث شريف نيز بايد توجه داشته باشيم كه اولا: اين حديث از بيش از 23 نفر صحابه با بيش از 140 سند روايت شده است و حدود صد سند صحيح دارد و

[1] . سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 39، شرح حال رقم 10.

[2] . تاريخ الصغير بخارى، ج 1، ص 302، رقم 130.