بالله ورسوله وصدقه فيما جاء به ثم علي بعدها؛[1] ابن شهاب، ابن عقيل، قتاده و ابواسحاق گفته‌اند: اول كسى كه از مردان اسلام آورد على است و (امت يا محدثين) اتفاق كرده‌اند كه خديجه قبل از همه به خدا و رسولش ايمان آورد و سپس پس از او على.

اين تنها برخى نمونه‌ها از اخبار متواتر اسلام اميرالمؤمنين عليه السلام است و در سخن و احتجاجات صحابه بر مخالفان آن حضرت فراوان بر اين واقعيت تصريح شده است كه ما به هيچ يك از آن اخبار اشاره نكرديم و همچنين احاديث فراوان ديگر در اين موضوع از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد شده كه ديگر نياز به ذكر آن‌ها نيست. حالا خواننده عزيز از خود سؤال كنند كه چرا بخارى به هيچ يك از اين احاديث اسلام اميرالمؤمنين عليه السلام كه از مسلمات تاريخ اسلام است، اشاره نكرده و آن‌ها را در صحيحش ذكر نكرده است؟!

اميرالمؤمنين عليه السلام وخواستگارى دختر ابوجهل‌

ان المسور بن مخرمة قال: إن عليا خطب بنت أبي جهل فسمعت بذلك فاطمة فأتت رسول الله صلى الله عليه و آله فقالت: يزعم قومك أنك لا تغضب لبناتك وهذا علي ناكح بنت أبي جهل. فقام رسول الله صلى الله عليه و آله فسمعته حين تشهد يقول: أما بعد أنكحت أبا العاص بن الربيع فحدثني وصدقني و ان فاطمة بضعة مني وإني اكره أن يسوءها والله لا تجتمع بنت رسول الله صلى الله عليه و آله وبنت عدو الله عند رجل واحد. فترك علي الخطبة؛[2] مسور بن مخرمه مى‌گويد: على دختر ابوجهل را خواستگارى نمود و آن را فاطمه شنيد و به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله رفت و گفت: قومت گمان مى‌كنند كه تو به خاطر دخترانت غضب نمى‌كنى و اين على مى‌خواهد با

[1] . الاستيعاب، ج 1، ص 336.

[2] . صحيح بخارى، كتاب فضائل الصحابة، باب: ذكر اصحار النبي صلى الله عليه و آله، ج 3، ص 1364، ح 3729 و ح 926، 3110، 3714، 3767، 5230، 5278.