نام کتاب : امام بخارى و جايگاه صحيحش نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 49
در دامن
امالمؤمنين، اشاره مىكنيم.
برخى
از دلائل وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام
1.
ابوايوب انصارى مىگويد: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به حضرت فاطمه فرمودند:
مگر نمىدانى كه خداوند به اهل ارض نظر كرد وپدرت را از بين آنها اختيار فرمود و
او را به پيامبرى مبعوث فرمود و بار دوم نظر كرد و شوهرت را اختيار كرد و به من
وحى فرمود كه تو را به ازدواج او درآورم و او را وصى خود قرار دهم.[1]
هيثمى مىگورد: اين حديث را طبرانى با دو سند روايت كرده ويكى از سندهايش حسن است.
2.
امام حسن مجتبى عليه السلام پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام خطبه طولانى
ايراد فرمود و در ضمن آن فرمود: هر كه مرا نمىشناسد بداند من حسن پسر پيامبر صلى
الله عليه و آله وپسر وصى هستم.[2] اين حديث
را با اين تصريح ابوطفيل صحابى و امام زينالعابدين عليه السلام روايت كردهاند،
حاكم و هيثمى سند اين حديث را صحيح وحسن دانستهاند.
3.
سعيد بن كوز مىگويد: در جنگ جمل عمار واميرالمؤمنين عليه السلام هر كدام پشت سر
ديگرى به امالمؤمنين عائشه گفتند: ... تو را به خدا سوگند مىدهم آيا از پيامبر
صلى الله عليه و آله شنيدى كه مىفرمود: على وصى من در اهلم وبراى اهلم است. وحضرت
على گفتند: مگر پيامبر صلى الله عليه و آله مرا وصى خود قرار نداد؟ عائشه گفت:
آرى، قرار داد.[3] هيثمى
مىگويد: اين حديث را طبرانى روايت كرده و من سعيد بن كوز و اسباط بن عمرو را
نشناختم و بقيه رجال آن ثقه هستند.
4.
ابوسعيد عقيصا مىگويد: در هنگام حركت به جنگ صفين لشكريان تشنه شدند